گلبرگ نقره ای
پسندها
1,561

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?p=1274220#post1274220
    اگه براتون مقدوره کمکشون کنید


    خوب یادم هست از بهشت که آمدم

    تنم از نور بود و پر و بالم از نسیم ...

    اما زمین تیره بود و سخت !

    دامنم به سختی اش گرفت و دستم به تیرگی اش

    و من هر روز ذره ذره سخت تر شدم ...

    من سنگ شدم !

    دیگر نور از من نمی گذرد ...

    حالا تنها یادگاری ام از بهشت، اشک است ...

    نمی بارم چون می ترسم بعد از آن، سنگ ریزه ببارم !!!


    آرامشی ست

    در قطره قطره ی بارانت

    خدا

    که هیچ جا پیدا نمی شود ...!
    سلام پرنده نقره‌ای کارشناس ارشد :D

    خوووبی ؟ :gol:


    برای نزدیک شدن به تو به کلمه ها احتیاجی ندارم و منت جاده ها را نمی کشم... می دانم اگر دستهایم خالی از دانه های اشک و تسبیح هم باشد به حرف هایم گوش می دهی و مرا از نیایش محروم نمی کنی ...
    آنقدر ابرها را می شمارم تا به مرزهای مقدس گریه برسم ...
    آنقدر تو را صدا می کنم تا دروازه های ملکوت به رویم باز شوند ...
    بی تو قدم زدن در زیر باران زیبا نیست ...
    بی تو آسمان را باید مچاله کرد و دور انداخت !
    بی تو قطار ها در شب گم می شوند و به ایستگاه صبح نمی رسند ...
    .
    .
    .
    بی تو هیچ کسی عاشق نمی شود ...!


    خستگی هایم را با خدا قسمت کرده ام ...

    خدا قبول کرده است، سهم بزرگتری از خستگی هایم را برای خودش بردارد !

    چون من کوچکترم،کمترش برای من باشد !

    درد هایم هم همینطور ...

    به خدا گفتم که من کوچکم و ضعیف

    و خواستم درد ها و خستگی هایم را، همه اش را بدهم برای خدا باشد !

    خدا قبول نکرد ...

    گفت آدم زنده ی بی درد وجود ندارد !

    اگر بخواهی،

    درد ها و همه ی خستگی هایت را،با زندگی ات ازت می گیرم !

    همه را با هم ...

    من قبول نکردم ...

    سهمی از درد ها و سهمی ازخستگی هایم و همه ی زندگی ام را نگه داشتم ...

    .

    .

    .
    نفس می کشم و خدا هم هست ...!


    از نور آموختم ؛

    كه سكوت كنم ...

    و از سكوت ؛

    كه پذيرا باشم ...

    راهی طولانی در پيش است ...!


    کسی می گوید آری
    به تولد من
    به زندگی ام
    به بودنم
    به ضعفم
    نا توانی ام
    مرگم

    ...

    کسی میگوید آری
    به من
    به تو

    ...

    و از انتظار طولانی شدن شنیدن پاسخ من
    شنیدن پاسخ تو
    خسته نمی شود ...!
    ممنووووووووونم پرنده خانومه درس خونه شاگرد اول
    خیلی گلی
    خوشحالم کردی :gol:


    میان تکه های گم شده ام

    سرگردانم ...

    من این جا و آن جا

    در جستجوی پیوندهایم

    در پس کدامین ابهام

    جا مانده ام،

    که این آواز رازآلود

    مرا به خویش می خواند ؟!

    بر بیراهه های تردید

    گام می زنم ...

    میان تاریکی

    قلبم را می یابم ...

    همان یگانه راهنمای من

    در مسیر زمان ،

    که از هجوم آموخته ها

    گریخته است

    پیش می آیم و نگاه می کنم ...

    اینک

    حقیقت در یک قدمی ست ...!


    فریبا حسینی سجادی
    سلام به روي ماهت به چشمون سياهت خوشگل مادر
    من هميشه برات دعا ميكنم خانوم خانوما...ايشالا كه هميشه به لطف ايزدي شاد و سربلند و سرفراز باشي و هيچي دري به روت بسته نشه و لبخند از لبت محو نشه گل قشنگم. [IMG] [IMG]
    سلام به روي ماهت به چشمون سياهت خوشگل مادر
    من هميشه برات دعا ميكنم خانوم خانوما...ايشالا كه هميشه به لطف ايزدي شاد و سربلند و سرفراز باشي و هيچي دري به روت بسته نشه و لبخند از لبت محو نشه گل قشنگم. [IMG] [IMG]
    ْسلااااااااام
    احوالات شما ؟

    ای می‌خونیم، درگیریم
    بد نیستیم

    ارشد ؟ سال دیگه ایشالا، البته الان هم میخونم

    ارشد چی کردی ؟ الان دانشگاهی ؟
    دوستی مثل دوست داشتن
    مثل عاشق شدن
    طلوعی است که غروبی ندارد
    دریایی است که ساحلی ندارد
    روزیست که شب ندارد
    فانوسی است که خاموشی ندارد
    بهاریست که خزان ندارد
    سپیدی است که سیاهی ندارد
    صعودی است که سقوطی ندارد
    و ابتدایی است که انتهایی ندارد...


    چشم که گشود ...

    دلتنگ خانه بهشتی خود شد

    و گریست ...

    دستی پاهایش را گرفت

    چرخاند ...

    تا دنیای وارونه ما را ببیند

    و یاد بگیرد

    که دنیای ما

    با آنچه در بهشت کوچک خود

    آموخته بود

    فرق دارد ...!
    قربون تو دختر گل و مهربون خودم برمممممممممممم..فداتتتتتتتتتت...
    خوبي گل نازم ...فداي همه مهربونيات.

    قربوون شما :gol:

    هیچ وقت مزاحم نبودی و نخواهی بود
    اتفاقن خوشحال هم میشم
    آواتارت خیلی قشنگه، ممنون از عکسای زیبایی که فرستادی
    بی همگان به سر شود بی​تو به سر نمی​شود
    داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی​شود
    دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو
    گوش طرب به دست تو بی​تو به سر نمی​شود
    جان ز تو جوش می​کند دل ز تو نوش می​کند
    عقل خروش می​کند بی​تو به سر نمی​شود
    خمر من و خمار من باغ من و بهار من
    خواب من و قرار من بی​تو به سر نمی​شود
    جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی
    آب زلال من تویی بی​تو به سر نمی​شود
    گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی
    آن منی کجا روی بی​تو به سر نمی​شود
    دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی
    این همه خود تو می​کنی بی​تو به سر نمی​شود
    بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی
    باغ ارم سقر شدی بی​تو به سر نمی​شود
    گر تو سری قدم شوم ور تو کفی علم شوم
    ور بروی عدم شوم بی​تو به سر نمی​شود
    خواب مرا ببسته​ای نقش مرا بشسته​ای
    وز همه​ام گسسته​ای بی​تو به سر نمی​شود
    گر تو نباشی یار من گشت خراب کار من
    مونس و غمگسار من بی​تو به سر نمی​شود
    بی تو نه زندگی خوشم بی​تو نه مردگی خوشم
    سر ز غم تو چون کشم بی​تو به سر نمی​شود
    هر چه بگویم ای سند نیست جدا ز نیک و بد
    هم تو بگو به لطف خود بی​تو به سر نمی​شود
    یادش بخیر
    یه پرنده نقره‌ای بود
    دیگه منو یادش نمیاد !!!


    همیشه یک چیزی کم می آوریم !

    همواره قدمی برای گذاشتن باقی می ماند

    که قدمی بر داریم ...

    همیشه کاملا نمی رسیم ...

    فقط فکر می کنیم که رسیده ایم !

    همیشه یک نفر هست

    که خواهد آمد ...

    که نمی شناسیم کیست !

    فقط حسش می کنیم ...

    در دلمان ...

    همیشه جای خالی کسی

    اذیتمان می کند ...!
    سلام
    تشکر. شما خوبید؟:gol:
    راستش دقیقا نمیدونم اما اگه بهم فرصت بدید میپرسم خبرتون میکنم;)


    معبودم ...

    گاهی آنقدر واقعیت داری

    که سرم به یک تکه ابر سجده می برد

    و توقع دارم از سنگ

    مهربانی را !

    ...

    امروز خواستم از خودم بنویسم

    اما نشد !

    خواستم از تو بنویسم

    که ناگهان اشک ریختم و دستانم لرزید !

    تو خوب می دانی که آسمان من بارانیست ...

    تو خوبتر می دانی که نیازم به تو ابدیست ...

    تو می دانی، خوب می دانی

    که ایمان از دست رفته باز خواهد گشت ...

    باز خواهد گشت ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا