shanli
پسندها
1,983

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • با بدیهای دیگران دل خویش را به سیاهی نیالائیم، همواره ساز سادگیمان کوک باشد و نگاهمان امیدوار.
    ارد بزرگ:gol:
    سلام عزيزدلم من در خدمتم گلم...ببخشيد دير جواب پيام محبت آميزت رو ميدم ...اميدوارم هميشه شاد و سلامت باشي نازنينم.
    هنگامی که منتظرید دیگران هیجان را به زندگی شما باز گردانند، برای تولید عشق و شور و نشاط به انان وابسته می شوید و تماس خود را با منبع عشق درون خود ( خدا ) از دست می دهید.
    باربارا دی آنجلیس:gol:
    سلام خانومم چرا پشت در عزيز؟؟؟
    بدو بيا تو فدات بشم...دلم واست يه ذره شده بود

    اگر آماده نباشیم بهترین بخت ها را نیز از دست خواهیم داد، و کسی که آماده نیست کمتر به پیروزی خواهد رسید. آمادگی یعنی بروز بودن داشته ها و دانش بیشتر در هر پیشه و کاری.:gol:
    ارد بزرگ
    قلبهای کوچک چشم انتظار قلبهای بزرگ هستند
    مؤسسه خيريه
    دوست واقعی کسی است که دستهای تو را بگیرد ولی قلب تو را لمس کند.:gol:
    اندرو متیوس
    برای آنکه تاریخ تا ابد دروغ باشد، کافیست که فقط یکنفر حقایق را کتمان کند.
    میشله
    گاه همچون صبح خندانم نمیدانم کی ام---گاه همچون ابر گریانم نمیدانم کی ام
    گاه همچون قطره هستم محو دریای وجود---گاه چون دریای عمانم نمیدانم کی ام
    گاه خاک تیره ام در زیر پای این و آن----گاه چون خورشید رخشانم نمیدانم کی ام
    گاه در عرشم گهی فرشم نمدانم چرا----گاه جسم محض و گه جانم نمیدانم کی ام
    گاه از شادی غمینم گاه از غم شادمان----من به کار خویش حیرانم نمیدانم کی ام
    گاه در بند قیودم گاه در بزم شهود---گه گدایم گاه سلطانم نمیدانم کی ام
    گاه فرعونم به نیل و گاه موسی ام به تور---گاه کافز گه مسلمانم نمیدانم کی ام
    چند میپرسی ز کاشانی کجایی کیستی-----من که محو روی جانانم نمیدانم کی ام
    سلام
    خواهش می کنم. خوشحالم که براتون خوشایند بوده.
    روز تعطیل خوبی پیش رو داشته باشید.
    اگه منظورش واقعا این باشه تو شاهد باش من از اینجا میرم و دیگه بر نمیگردم وقط به خاطر اون حرف
    شانلی این معصوم چش شده چرا به من گفت مزاحم نشو مگه من مزاحم شدم"؟
    به گونه ای زندگانی کنید که وقتی فرزندانتان به یاد عدالت، صداقت و مهربانی می افتند، شما در نظرشان تداعی شوید.
    جکسون براون:gol:
    سر آن ندارد امشب که براید آفتابی***چه خیالها گذر کردو گذر نکرد خوابی

    به چه دیر متندی ای صبح که جان من برامد***بزه کردی و نکردند مو ذنان ثوابی

    نفحات صبح دانی زچه روی دوست دارم؟***که به روی دوست ماند که برافکند
    نقابی
    سرم از خدای خواهد که به پایش اندر افتد***که در آب مرده بهتر که در آرزوی آبی

    دل سنگت ای دوست به آب چشم سعدی***عجب است اگر نگردد که بگردد آفتابی
    زین پیش اگر دم از جنون میزده‌ام
    وانگه قدم از چرا و چون میزده‌ام
    عمری بزدم این در و چون بگشادند
    دیدم ز درون در برون میزده‌ام
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا