سلام آرامش جان
نه نه خیلی ممنون تعارف نکن دیگه تو خونه نمیام همینجا دمه در خوبه.....
فقط اومده بودم عیدفطر رو تبریک بگم هم به خودت هم به خونواده محترمت
نماز روزه هات قبول
التماس دعا
یا حق
قربون آبجی حواس جمعم برم من
آخیش،خیالم راحت شد
آرام اینجوری نگو،خدا از دهنم بشنوه و تو جیگر و نصیب یه حاجی ه خوب و دوست داشتنی کنه ،حالا اگه اینجوری شه چی میشه که دم دست نخواهی بود؟یهنی همه چی تعطیل میشه ؟
چشم آرام،کارامو جمع و جور می کنم و فقط به حاجی می رسم (حالت تهوع[IMG])
سرمون شلوغه،وقت نداریم به هم برسیم
تازه چند وقتی هم بود که تو کلاسات شرکت نکرده بودم از همه چی غافل شدم
بذار یکم سرم خلوت شه بعد تو همه کلاسات شرکت می کنم و کل آموزش هات رو پیاده می کنم:w16:
دعا کن تا الان گرگه نبرده باشدش[IMG]
من کلاً هر وقت از اونجا میایم که از نظر روحی داغونم
ولی نمیدونم چرا زانوام درد گرفته آخه زیادم نازک نارنجی نیستم که با یکی دو ساعت پیاده روی پادرد بگیرم.
ای شکسته بند،خلاصه گفتم بگم خیالت راحت شه یه وقت از ترس شام دادن همه حاجیارو رد نکنی
حاجی هم خوبه،سلام داره،البته واقعیت اینه که ازش بی خبرم،تو دیدیش سلام منو هم بهش برسون[IMG][IMG]
باور می کنم گلم،به جون خودم انقدر سرم شلوغ بود که فرصت اس ام اس بازی هم نداشتمالبته هم سرم شلوغ بود و هم ذهنم درگیر:w16:
مهم الانه که اومدم جیگرم رو ببینم،خوب و خوش هستی دیگه؟حاجیت چطوره؟
حاجی راستکی که پیدا نکردی؟ها؟؟راست بگیا،نترس آرام شام نمی خوام :w07: