سلام ،ممنون خوبم...
وقت نمیشه زیاد سر بزنم ولی میام...
وقت نمیشه زیاد سر بزنم ولی میام...
-
پسرخالهههههههههههه منو اینجور جاها:D
..
حالا تو اول بگو اون بقیشو..تا من بهت بگم:lol:
..
زود باش اسرارتو بازگو کن..وگرنه میکشمت:w07:...
:w08::w02:
..
بی شوخی
اهمم اهمم(اینا سرفه بود)
:w12:
نه من یادم نمیاد اینجا عضو شده باشم...:surprised:
الان که سرچ کردم دیدم یه ارغوان حمیدی اورد:w16:..اون من نیستما:w25:
..
حالا شایدم عضو شدم یادم نیس..:D..
بااااااااااااااوشه همزادي جووونم آشتي
يه ماچ بده [IMG]
[IMG]
ولي ديگه نبينم همزاديتو فراموش كنيا ! [IMG]
همزادي قهرم باهات !
با دختر خاله تم قهرم ! [IMG]
نه حاجی .... نمیزارن بپریم .... درگیر مسائل زمینی هستیم ....
حاجی ادمین با اچار پیچ گوشتی افتاده به جان سایت فعلا .... لختی تحمل بفرما ....
مخلص حاجی ....
كوجايي پسرخاله؟
رفتی بادکنک فروشی؟؟[IMG]
كوجايي همزادي؟
نه بابا خوبه فاز ميده ..هرچند دو سه روزه خلوت شده
چت ؟!
تو هم چتي شدي همزادي؟؟!! من تازه ترك كردم 
كدوم عكسو ميگي همزادي؟
همزادي ي ي ي ي ي ي بلخره گيرت انداختن
كجايي بابا دلم واست تنگ شده [IMG]
عیدتون مبارک
تکرار شده بود.کشتی منو تو.
حالا هی حرف تو حرف بیار.
یادم اومد اشتباه گفتم
باید میگفتم کلی سوال دارم!!دی!
فوقو چیکار کری؟
دروووووووووووود همزادي جووونم خوفي؟؟
دلم باست تنگ شده بود !
...
تو کجایی داداشی؟هان؟
اصلا معلوم هست کجایی؟؟
بدو بیا کلی حرف دارم...
لواشک ابلابو؟؟؟
..
اوهووووووووووووووووم خوفه...میسی..
..
[IMG][IMG]
حواست نیس مگه بهت میگم کفگیر خورده ته دیگ[IMG]....لواشک بخری که دیگه چیزیش نمیمونه[IMG]
..
ولی حالا چون یه پسرخاله دارم..باشه..بخر[IMG]
خب اها..
..
الاهههههههههههههههههییییی..
میسی پشرخاله..
فقط
چیز..
اممممممم
برگشتنی پفک و چیپسم بگیر..خوف؟[IMG]
مشخرم کردی؟؟[IMG]
..
میگم حالا چه کاری هست هوم؟؟؟[IMG]
اگه شوشه میشوری بهم بگو خودم اب و کف اینا درست کنم[IMG]
وای راس میگی بنل
..
پس چرا مماغت دلاز شد؟؟؟[IMG]
..
نه خب من که راضی نیستم تو بری کار کنی[IMG]..من رو پای خودم وامیستم[IMG]..به قول نمیدونم کی من حاصل دست رنجه خودمو میخورم[IMG]
..
حالا چون تو محل خوبیت نداله که بگن دخمل خالت رفته بادکنک میفلوشه..باشه تو برو کار کن[IMG]
ای بابا
بنل
بذار رک و پوست کنده بهت بگم
..
اممم
اقا کفگیر خورده ته دیگ[IMG]...این گلفروشه و بادکنک فروشه خودمم[IMG]
مخارجم زیاد شده...دارم اینجوری گذران زندگی میکنم[IMG]
صبا بادکنک میفلوشم..عصرا گل[IMG]..
روزگار غریبیست بنل[IMG]
اهان..این شد[IMG](اینا دارن میگن..بنل بهترین پسرخاله دنیاست[IMG])
..
اواتارت منو یاد اون شعره بودش میگفت چشم چشم دو ابرو دماغو دهنو یه گردو
حالا بذار دوتا گوش موهاش نشه فراموش..[IMG]
چوب چوب یه گردن اینم یه گردوی تن..
دست دست دوتا پا[IMG]
میندازه[IMG]
امممم.
این خانومه..دوست گلابه..این گلارم اواتار گلاب بهش داده[IMG]
اوخییی..
..
میدونم میدونم..خیلی بی معرفتم[IMG]
..
خب بیا گذشته هارو فراموش کنیم[IMG]..هوم پشرخاله؟؟
خب سهلاامممم...
امممم..چرا دعوام میکنی؟؟؟[IMG]
..
من اول بیام تو اول بیای که نداره ...هوم؟؟؟[IMG]..
خوفی پشرخاله؟؟؟
..
عجب شعر درداوری بنل[IMG]
..
شعر خوشگلتر نبود؟؟[IMG]
اواتارشوووووو...وای خدا..پشرخالم لنگه نداله[IMG]
به به به داداش بنل خودم...خوبي داداشي ...چه عجب ...گل آبجي ...خوش اومدي عزيز
خيلي خوشحالم كردي
پشت اين نقاب خنده
پشت اين نگاه شاد ،
چهره خموش مرد ديگري است .
مرد ديگري که سالهاي سال ،
در سکوت و انزواي محض ،
بي اميد بي اميد بي اميد زيسته .
مرد ديگري که پشت اين نقاب خنده ،
هر زمان به هر بهانه ،
با تمام قلب خود گريسته .
مرد ديگري نشسته پشت اين نگاه شاد .
مرد ديگري که روي شانه هاي خسته اش ،
کوهي از شکنجه هاي نارواست .
مرد خسته اي که ديدگان او ،
قصه گوي غصه هاي بي صداست .
پشت اين نقاب خنده ،
بانگ تازيانه مي رسد به گوش ،
صبر
صبر
صبر
صبر
مرد ديگري نشسته پشت اين نقاب خنده
با نگاه غوطه ور ميان اشک ،
با دل فشرده در ميان مشت ،
خنجري شکسته در ميان سينه ،
خنجري نشسته در ميان پشت .
کاش مي شد اين نگاه غوطه ور ميان اشک را ،
بر جهان ديگري نثار کرد .
کاش مي شد اين دل فشرده بي بهاتر از تمام سکه هاي
قلب را ،
زير آسمان ديگري قمار کرد .
کاش مي شد از ميان اين ستارگان کور ،
سوي کهکشان ديگري فرار کرد .
اي شما که دل به گفته هاي من سپرده ايد !
مرد ديگري است اين که با شما به گفتگوست .
مرد ديگري که شعرهاي من ،
بازتاب ناله هاي نارساي اوست .
سلام بنل جان
ممنون که به فکرم بودی
متاسفانه یه مامان مهربون از زمین کم شد و به آسمون اضافه شد...
1
در شبان غم تنهايي خويش، عابد چشم سخنگوي توام
من در اين تاريکي ، من در اين تيره شب جانفرسا
زائر ظلمت گيسوي توام.
واي ، باران،
باران
شيشه پنجره را باران شست
از دل من اما چه کسي نقش تو را خواهد شست؟
آسمان سربي رنگ
من درون قفس سرد اتاقم دلتنگ.
مي پرد مرغ نگاهم تا دور
واي ، باران،
باران
پر مرغان نگاهم را شست.
خواب روياي فراموشي هاست!
خواب را دريابم
که در آن دولت خاموشي هاست.
من شکوفايي گلهاي اميدم را در روياها ميبينم,
و ندايي که به من مي گويد:
"گر چه شب تاريک است
دل قوي دار
سحر نزديک است"
دل من در دل شب ،
خواب پروانه شدن مي بيند،
مهر در صبحدمان داس به دست خرمن خواب مرا مي چيند.
آسمانها آبي،
- پر مرغان صداقت آبي ست-
ديده در آينه ي صبح تو را مي بيند.
تو گل سرخ مني
تو گل ياسمني
تو چنان شبنم پاک سحري؟
- نه
از آن پاکتري.
تو بهاري؟
- نه
بهاران از تو ست
از تو مي گيرد وام، هر بهار اين همه زيبايي را. -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...