JU JU
پسندها
5,648

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • بچه ها فعلا اتحادتونو نشون بدید
    به این نیاز داریم
    همه بیان اینجا تا تصمیماتمون یکدست باشه
    سلام ممنون از جوابت. اگه آدرس دامپزشکی داری برام بداز و هزینش حدودن چقدره؟


    وقتی حسرت ها حتی جای دل تنگی ها را هم می گیرد ...

    وقتی روزگار سرد است ...

    وقتی روز به آفتاب التماس می کند ...

    وقتی شب به مهتاب وعده ای جز تاریکی نمی دهد، نمی تواند که بدهد !

    وقتی همه چیز به هم ریخته است !

    وقتی روزگار هیچ وقت آن طور که می خواهی پیش نمی رود ...

    وقتی آواز گنجشک ها هم این جا شنیده نمی شود ...

    وقتی ما در آنیم (لحظه) ولی برگ های طلایی پاییز به سرعت ثانیه های عمرمان یکی یکی از خاطرات درخت پاک می شوند ...

    .

    .

    .

    آن قدر برای رسیدن می رویم که در آخر می بینیم او در همین نزدیکی هاست ......


    امشب آرزوهاتو بر بال فرشته ها بنویس و تا رسیدن به آسمون دعا کن صدای اجابتش که به قلبت رسید منو فراموش نکن
    التماس دعا:gol:
    سلام حال شما ؟ چه عجب؟ امیدوارم موفق باشید ...ما رو تو این شبا فراموش نکنید ها...بابای
    سلام به دوستان عزیز
    اگه نتونستم درست حسابی جواب همه رو بدم واقعن شرمندم
    کافی نتم و باید برم

    ببخشین دیگه

    تا بعد
    سلام من خوبم شما چطورین؟
    نماز روزتون قبول
    این دختر خانوم خوشگل کیه تو البومتون؟
    سلام.مرسي خوبم.شما چطوري؟
    اهان..خيلي با نمكه...
    چي كار بر سر صورت اين بيچاره اوردي؟:biggrin::biggrin:


    طعمش تلخ بود ... تلخی اش را دوست نداشتیم !

    بی طاقت شدیم و نا آرام . دهانمان بوی شکایت گرفت و گلایه. نام آنچه از دستش دادیم ... چه بود ؟!

    دیگر عزم آهنی و طاقت فولادی نداریم ؛ دیگر پای ماندن و رفتن نداریم . انگار ما را از شیشه و مه ساخته اند . دیگر برای شکستن مان طوفان لازم نیست ؛ ما با هر نسیمی هزار تکه می شویم ، ترک می خوریم ، می افتیم ، می شکنیم ، می ریزیم . و همین را می خواستند ...

    از اینجا تا تو هزار راه حوصله است ، ما اما چقدر بی حوصله ایم . ما پیش از آنکه راه بیفتیم ، خسته ایم . از نا هموار می ترسیم . از پست و بلند می هراسیم ؛ از هرچه نا موافق می گریزیم !

    شانه هایمان درد می کند ، اندوه های کوچکمان را نمی توانیم بر دوش کشیم . ما زیر هر غصه ای آوار می شویم و در سینه ی ما دیگر جا برای هیچ غمی نیست !

    .

    .

    .

    " ما اهل ماندن نیستیم خوب من ؛ این را زخمهایمان شهادت می دهند ..."
    پس از یکی از زیباترین اجراهای ویلونیست مشهور "فریتز کرایسلر" خانمی به نزد او امد و گفت : اقای کرایسلر
    من حاضرم تمام زندگیم رو بدم تا بتونم مثل شما ویولن بزنم , کرایسلر خندید و گفت: منم همین کارو کردم


    با من سخن بگو ...

    من صدای تو را می شنوم ...

    صدای گریه های تو را می شنوم ...

    صدای تو از میان تاریکی ها می گذرد ...

    ابرها را در می نوردد ...

    با نور ستارگان در می آمیزد ...

    و با انوار خورشید به من می رسد ...

    .

    .

    .

    نامه ای از خدا به تو !


    من، نوشتن بلد نبودم !

    آسمان آبی بود

    و می کشیدم روی کاغذ سپیدی

    آبی آسمان !...

    .

    .

    .

    نوشتن بلدم و نقاشی نه !

    و می نویسم

    از همان آسمان کودکی ...

    چیزی که ماند

    بی تغییر ...!
    جاوید عزیز سلام ....
    تو شبای قشنگ و نورانی قدر ... میان مناجات زیبایتان با خالق مهربان و
    هنگامه دعای شریف جوشن کبیر ... اگه لایق دونستید من و هم یاد کنید .. التماس دعا

    هر چیزی یک جنبه مثبت دارد : اگر به خاطر چیزهایی که میخواستید ولی بدست نیاورده اید , عزا میگیرید و احساس بدبختی میکنید , بیایید به جای ان به چیزهایی فکر کنید که نمی خواستید و بدست هم نیاورده اید


    بهشت

    جایی نیست که من و تو را

    به آنجا ببرند و یا مارا به آنجا راه ندهند !

    بهشت در قلب من و تو نهفته است ...

    فقط باید آن را دید ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا