آبجی داشتیم؟
خیلی حسه بدی بود.. یک پرویی ام بود باش دعوا می کردیم می خندید فقط
دلم می خواست خودشو گوشیشو با هم حول بدم پایین کوه.. خدایی یه لحظه بودا.. حول می دادم انا للا بود....
واقعا" ..
تازه یه یارو افتاده بود دنبالمون و فیلم می گرفت باگوشی..
ارشدمون دید.. واوی لا شد.. من که همیشه خودم از همه قاتی ترم گلخیده بودم..
می خواست گوشی و بکنه تو حلقه یارو انقدر عصبانی بود..
آخرم همه فیلمارو خودش پاک کرد بعدم گوشی و پرت کرد جلوش بسی خندیدیم..
ای بابا آبجی..
اگه بدونی به ما چی گذشت..
ملته ندید بدیده ما تا چهار تا دختر می بینن نیششون تا بناگوش وامی شه..
بچه های ما هم آخه پپه بودن.. اومده بودن قاتیه ما داشت جامون و می پرسیدن اینام اصلا" آی کی یو زیره صفر داشتن آدرس می دادن
هم با یارو دعوام شد هم با بچه ها.. خلاصه دل خوشی از کوه و تفریح نداریم..
چه خوووووبببب...
خوشابه حالت خواهر..
ماهم با استادمون رفتیم چند هفته پیش.. ولی چشمت روزه بد نبینه..
بعضی ازین مردارو آدم.. استغفرالا..
دعوایی کردیم که همه تفریحاته سالم مون از دماغمان درومد..