سلام بر مدیر ارشد
مناظره مهندسین محترم در مورد انتخابات بلوغ سیاسی افراد را ارتقا میدهد به شرطی که به مشاجره و توهین و تهمت به اصول اساسی کشور و زیر پا نهادن خط قرمزها منجر نشود
بنظر من بهتر بود این تاپیک ر اادامه میدادید ولی به افراد خطاکار نیز اخطار حذف از باشگاه داده میشد
باتشکر از زحمات شما
واسه مزرعه آدمها می مونن به فکر هم
دیگه هیچ کی نمیشه دل نگرون بیش و کم
یه مترسک رو میارن میذارن تو چنگ باد
نمیشه اگر چه اون جلو هجوم غصه خم
من رو اینجا جا گذاشتین
توی مزرعه دوباره
اگه قلبتون نمیره
فصل زندگی بهاره
فکر آدما همون مزرعه سبزینه هاس
ما بدون هم شعار پرفریب تیشه هاس
می کارم دونه حس رو توی مزرعه به شعر
دیگه وقت کندن شاخه زرد غصه هاس
میام این ترانه رو می نویسم رو خوشه ها
مزرعه همون نشاط کودکی تو خونه هاس
جز محبت خوشه ای نیس
من مزرعه می دونم
دوره از آفت غصه
کاشتنی به دستای هم
اي شب از روياي تو رنگين شده
سينه از عطر توام سنگين شده
اي به روي چشم من گسترده خويش
شاديم بخشيده از اندوه بيش
همچو باراني که شويد جسم خاک
هستيم زآلودگي ها کرده پاک
اي تپش هاي تن سوزان من
آتشي در سايهء مژگان من
اي ز گندمزارها سرشارتر
اي ز زرين شاخه ها پر بارتر
اي در بگشوده بر خورشيدها
در هجوم ظلمت ترديدها
با توام ديگر ز دردي بيم نيست
هست اگر، جز درد خوشبختيم نيست
اي دل تنگ من و اين بار نور؟
هايهوي زندگي در قعر گور؟
اي دو چشمانت چمنزاران من
داغ چشمت خورده بر چشمان من
پيش از اينت گر که در خود داشتم
هرکسي را تو نمي انگاشتم
درد تاريکيست درد خواستن
رفتن و بيهوده خود را کاستن
سر نهادن بر سيه دل سينه ها
سينه آلودن به چرک کينه ها
در نوازش، نيش ماران يافتن
زهر در لبخند ياران يافتن
زر نهادن در کف طرارها
آه، اي با جان من آميخته
اي مرا از گور من انگيخته
چون ستاره، با دو بال زرنشان
آمده از دور دست آسمان
جوي خشک سينه ام را آب تو
بستر رگهايم را سيلاب تو
در جهاني اينچنين سرد و سياه
با قدمهايت قدمهايم براه
اي به زير پوستم پنهان شده
همچو خون در پوستم جوشان شده
گيسويم را از نوازش سوخته
گونه هام از هرم خواهش سوخته
آه، اي بيگانه با پيرهنم
آشناي سبزه واران تنم
آه، اي روشن طلوع بي غروب
آفتاب سرزمين هاي جنوب
آه، آه اي از سحر شاداب تر
از بهاران تازه تر سيراب تر
عشق ديگر نيست اين، اين خيرگيست
چلچراغي در سکوت و تيرگيست
عشق چون در سينه ام بيدار شد
از طلب پا تا سرم ايثار شد
اين دگر من نيستم، من نيستم
حيف از آن عمري که با من زيستم
آه مي خواهم که بشکافم ز هم
شاديم يک دم بيالايد به غم
آه، مي خواهم که برخيزم ز جاي
همچو ابري اشک ريزم هاي هاي
اين دل تنگ من و اين دود عود ؟
در شبستان، زخمه هاي چنگ و رود ؟
اين فضاي خالي و پروازها؟
اين شب خاموش و اين آوازها؟
اي نگاهت لاي لائي سِحر بار
گاهوار کودکان بيقرار
اي نفسهايت نسيم نيمخواب
شسته از من لرزه هاي اضطراب
خفته در لبخند فرداهاي من
رفته تا اعماق دنيا هاي من
اي مرا با شور شعر آميخته
اينهمه آتش به شعرم ريخته
چون تب عشقم چنين افروختي
لاجرم شعرم به آتش سوختي
فروغ
ببخشید جناب مدیر سیستم تشکر من از کار افتاده
چطوری درست میشه
در ضمن من توی یک تاپیک لینکی درست کردم و ایمیلم رو توش گذاشتم اولا که هر کاری میکنم اون تاپیک رو پیدا نمیکنم بعدشم هر کس بره روی اون لینک میتونه بره توی ایمیل من توروخدا بگید چی میشه کم کم دارم خل میشم
راستش سوالم این بود عکساتون و تو چه سایتی اپلود میکنید ....؟
اخه من قبلا با tinipik عکس اپلود میکردم که الان بسته است و یه سایت دیگه اونم کار نمیکنه ..... شما چجوری اپلود میکنین ؟
سلام جناب مدیر
من دیشب آف شدم ببخش جواب ندادم
وقت امتحانا روزگار به کام نیست
خیلی استرس دارم
همیشه خوب و خوش باشین پیرجوی عزیز
ببخشبد من میخوام عکس بذارم چطوری این کارو کنم