آنچه شنیدید زخود یا زغیر
وآنچه بکردند زشر و زخیر
بود کم ار مدت آن یا مدید
عارضه ای بود که شد ناپدید
و آنچه بجا مانده بهای دل است
کان همه افسانه بی حاصل است نیما یوشیج
لحظه ها را با تو پرپر میکنم
گاهگاهی چشم خود تر میکنم
صبح و شب یادت مرا پرکرده است
زندگی را با تو من سر میکنم
خوب و شیرین منی عمر منی
روزهایم با تو بهتر میکنم
خوب میدانی برایت زنده ام
این دل شوریده را بهر تو اطهر میکنم