وقتی تو شب گم می شدم
هم خونه خواب گل می دید
همسایه از خوشه ی خواب
سبد سبد خنده می چید
وقتی تو شب گم می شدم
ستاره شب شکن نبود
میون این شب زده ها
هیشکی به فکر من نبود
آواز خون کوچه ها
شعراشو از یاد برده بود
چراغا خوابیده بودن
شعله شونو باد برده بود
آخ اگه شب شیشه ای بود
پل به ستاره می زدم
شکست اینه ی شبو
نیزه ی خورشید می شدم
آخ اگه مرگ امون می داد
دوباره باغ می شدم
تو رگ یخ بسته ی شب
نبض چراغ می شدم
آخ که تو اقیانوس شب
سوختنمو کسی ندید
تو برزخ بیداد شب
هیشکی به دادم نرسید
تو اوج ویرون شدنم
تو شب دم کرده ی درد
کسی دعا نخوند برام
هیشکی برام گریه نکرد
وقتی تو شب گم می شدم
دلم می خواست شعله بشم رو سایه های یخزده
دست نوازش بکشم
دلم می خواست آشتی بدم
تگرگو با اقاقیا
خورشید مهربونی رو
مهمون کنم به خونه ها
آخ اگه مرگ امون می داد
دوباره باغ می شدم
تو رگ یخ بسته ی شب
نبض چراغ می شدم
شب ميلاد تو اي يار مرا
شب غم گيني بود
خانه با ياد تو از گل لبريز
همه جا پرتو لرزنده شمع
دوستانت همه شاد !
عاشقانت همه جمع !
ليك در جمع عزيزان ، تو نبودي افسوس .
همه با ياد تو در طيف سرور
خانه در گل مستور
همه جا لعمه ي نور
ياد شيرين تو در موج نشاط
عكس زيباي تو در جام بلور
ليك در جمع عزيزان تو نبودي افسوس .
همه با ياد تو ((خندان)) بودند
و من (( خانه به طوفان داده )) ـ
در ميان همه گريان بودم .
شمع همراه دل من ميسوخت
و كسي آگه از اين راز نبود
چه كنم ؟ بي تو ، در شادي ها -
بر دلم باز نبود .
شمع هم گريان بود
ليكن اي معني عشق !
اشك دلداده كجا ؟
گريه شمع كجا ؟
من كجا با دل تنگ -
شادي جمع كجا ؟
چه شب تلخي بود
شب تنهايي من !
من كه در بستر غم ها بودم
من كه از اشك غريبانه چو دريا بودم
تو نداني كه چه تنها بودم !
كاش ، مي دانستي
شب ميلاد عزيزت اي يار !
من به اندازه چشم همه مردم شهر -
گريه كردم در خويش .
گريه ام بدرقه راحت باد
شب ميلاد تو (( من بودم و اشك ))
من كه از اشك غريبانه چو دريا بودم
آه ، اي معني عشق !
تو نداني كه چه تنها بودم .
salam ham daneshgahi aziz khobin shoma hanozam ke aksaton hot
faghta be pesare begin kheyli rafte bala bayad saresho biyare payintar amozesh kafiyo nadideh tefli
good luck and take care honey
ایول گلکم
من دیوونه این روحیه قشنگم و این دید زیبا از زندگی
اگه دیدت نسبت به زندگی اینقدر قشنگ باشه ، من دوست دارم که باحات دوست بشم
البته سر خودت رو گول نمالی ها ، باید جلوی دوربین از ته دل بخندی ها وگرنه همه میفهمند
سلام گلم ... مرسی بانو )
ولی من دلیلی نمی بینم که شادیم رو با غم عوض کنم
وقتی شادی ، دید باز و روشنی داری و به همه چی مثبت نگاه می کنی
همه رو شاد می کنی و زندگی راحت تر میگذره و با لذت
نمیگم غم ندارم ولی عزیزم مگه من از لحظه بعدم خبر دارم که الانم رو تو غم و اندوه سپری کنم.
شاید دیگر وقتی نباشد تا در این دنیا بخندم
اون امضاء دوستمون رو دیدی که میگه:
آدمک آخر دنیاست ، بخند و بقیه ...