با سلام
و قبولی طاعات
این عیدو به خودم و خانواده گرامیم تبریک میگویم
و قبولی طاعات
این عیدو به خودم و خانواده گرامیم تبریک میگویم
-
سلام سعید جان خوبی؟؟
عیدت مبارک یاشه دوست گلم
[/URL]
منسوب به نظامی گنجوی
شعره حرف نداشت نه؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟من بدون خنده قاه قاه ميميرم
روزگار آشفته تر، یا زلف تو یا کار من؟
ذرّه کمتر یا دهانت، یا دل غمخوار من؟
شب سیه تر یا دلت،یا حال من یا خال تو
شهد خوش تر یا لبت، یا لفظ شکّر بار من
مِهر و مَه رخشنده تر یا رای من یا روی تو
طالعم گردنده تر یا خوی تو یا کار من
صبر من کم یا وفای نیکوان یا شرم تو
خوبی تو بیشتر یا غصۀ بسیار من
چشم من خون ریز تر یا چرخ یا شمشیر شاه
غمزۀ تو تیز تر یا تیغ یا بازار من
نظم پروین خوب تر یا دُرّ یا دندان تو
قامت تو راست تر یا سرو یا گفتار من
وصل تو دلجوی تر یا شعرهای نغز من
هجر تو دلسوزتر یا ناله های زار من
وعدۀ تو گوژتر یا ابرویت یا پشت من
قول تو بی اصل تر یا باد یا پندار من
مرسی شیخ
اگه خوب بودم ميرفتم ورزقان
گفتم كارتورو كمتر كنم خوب..............
واسه چي؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دوستان عيب كنندم كه چرا دل به تو دادم ؟بايداول به تو گفتن كه چنين خوب چرايي؟
به به پروف صفا دادی... آورین اورین...
پیام افشین مونده چرا؟
دلت نمیاد چشمای گرد شده اش رو از رو پروفت پاک کنی؟!
آخی آخی...
ورپریده فحش دادی؟
من ندیدم شانس اوردی
چه بلایی سر پروفت اوردی زودی نوشته های منو پاک میکنی بلا گرفته؟
دیدی مثه دخترا بهت حرف زشت زدم:دی
کوفتتتتتتتتتتتتتت
مرضضضضضضضضضضضضض
دردددددددددددددددد
فقط یه چی فونت زیرنویسش خوب نیست به صورت مورب و و با فونت لاغر زیرنویسو میزنه که جرات نکردم دیگه دست کاریش کنم
ویندوزو که عوض کردم باورت میشه مثه دیوونه ها ویندوز عوض کردم از صبح تا ظهر طول کشید تا دوباره به حالت اولش برگردونم
بعد دیدم دوباره همونطوریه.می خواستم سکته کنم.
اخرش این کارو کردم دیدم درست شد
اینم امتحان کن
1. Control Panel
Region and Language .2
Administrative .3
4. حال در قسمت Language for non-Unicode Programs ، بر روی Change system locate کلیک کنید .
5 . در این قسمت زبان Persian را انتخاب کنید و Ok کنید .
6 . سیستم رو ریستارت کن
حیلت رها کن عاشقا دیوانه شو دیوانه شو//و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو
وااااای سعید بدو بیا ببین پروفتو در نبودت ترکوندن...
هه هه...
بدو آب و جارو وایتکس بیار شروع کن به بساب و بشور...
ببخشید یه ذره دیگه نیستم بعدا یه عالمه میام
سراب رد پای تو کجای جاده پیدا شد
کجا دستاتو گم کردم که پایان من اینجا شد
کجای قصه خوابیدی که من تو گریه بیدارم
که هر شب حرم دستاتو به آغوشم بدهکارم
تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی
تو آهنگ سکوت تو به دنبال یه تسکینم
صدایی تو جهانم نیست فقط تصویر می بینم
یه حسی از تو در من هست که می دونم تو رو دارم
واسه برگشتنت هر شب درارو باز میذارم
تو با دلتنگیای من تو با این جاده همدستی
تظاهر کن ازم دوری تظاهر می کنم هستی
از تو یک عمر شنیدیم و ندیدیم تو را
به وصالت نـرسیدیم و ندیدیم تو را
روزی مـا فـقـرا شـربـت وصل تو نبـود
زهر هجر تو چشیدیم و ندیدیم تو را
مگر ایام کهن سالی ما جلوه کنی
در جوانی که دویدیم و ندیدیم تو را
چه قدَر نذر ِتو کردیم و خبر از تو نشد
چه قدر شمع خریدیم و ندیدیم تو را
گاهی اندازه ی یک پرده فقط فاصله بود
پرده را نیز کشیدیم و ندیدیم تو را
سعی کردیم تو را خواب ببینیم شبی
سحر از خواب پریدیم و ندیدیم تو را
مدتی در پی تو رند و نظر باز شدیم
همه را غیر تو دیدیم و ندیدیم تو را
فکر کردیم که مشکل سر دلبستگی است
از همه جز تو بریدیم و ندیدیم تو را
لا اقل کاش دم خیمه ی تو جان بدهیم
تا بگوییم : رسیدیم و ندیدیم تو را
کاظم بهمنی. ط "
تولد اسکریم عزیز
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
