t.salehi
پسندها
2,048

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من خودم امروز ساعت 8:25رسيدم
    نميخواستم برم سركلاس چون تمرين هايسيسم مونده بود ..از الهام بپرس من چه ادم دودري برا كلاس رفتن هستم .......دم در يكي از بچه ها ديدم كه گفت اشرف دير كرده من دارم ميرم خونه ولي من اشرف ديد منم از جلوش در رفتم ( فكر كنم از بچه ها كه ديده بود و رفته بودن به دل گرفته بود)
    من از همه جا بي خبر هم رفتم دانشكده ديدم در بازه يه سايه هم ديدم ........گفتم نكنه دوباره پسرها مثل ترم قبل كه سر پالايش كلاس كنسل كررديم و ما رفتيم اما پسرها ديدن استاد برگشت رفتن سر كلاس ( نامردها)....
    گفتم برم ببينم چه خبره ...يه كوچولو تا رفتم خواستم برگردم يكدفعه اشرف مثل شير غران نذاشت سلام كنم ...........گفت مگه الان كلاس نداري .....گفتم استاد بچه ها ديدن تشكيل نشده رفتن تا اومدم بقيه حرفم بزنم كه اجازه بديد ...گفت به تو ربطي نداره بيا سر كالاس .....( بقيش نمسگم ديگه ........) بهزور من برد سر كلاس چند تا هم بار من كرد ...........( ديوونست)
    من بدبخت هم تا اومدم گوشيم بردارم به بچه ها خبر بدم..........ديدم بالا سرم خشمگين وايستاده ......
    تا اخر كلاس هم سوال چرت و پرت مي پرسيدم تا زياد درس نده بچه ها عقب نمونن ..........خدا قسمت نكنه
    به خدا تقصير من نبود ..من خودم الان كلاس داشتم حال رفتن نداشتم خودم اند دودر هستم .
    نه با وحيد بدبخت چه كار داري...........بچه از حركت اشرفي شوكه شده بود......
    امروز اشرفي من به زور كشوند سر كلللللللللللللللللللللللللللاس ............
    با يك نفر كه من باشم كلاس تشكييييييييييييل داد ..........
    وقتي هم همون اول اومدم بگم استاد دانشجوها رفتن چون ديدن شما بيست دقيقه نيومديد ( نذاشت حرفم تموم بشه ) هرچي دلش خواست گفت ..........
    اخرش هم گفت شما كلا ( در واقع خانوادتا ) بي تربيت هستيد كه نمياد سر كلاس ووووووووو
    البته اينا به اين خوبي نگفت ............
    فكر كن!!!!!!!!
    سلام طيبه جان
    خوبي ؟
    بخشيد ديشب سرم خيلي شلوغ بود پيامت نديدم
    خوش ميگذره ؟؟؟؟؟
    راستي زيارت هم قبول گلم.
    اگر وحيد ديدي بگو امروز سارا حيدري تو چه وضعي ديدي ؟؟؟؟؟؟؟؟؟فقط از طرف من به وحيد هر چي دلت خواست بگو چون از دم كلاس رد ميشد مي خنديد ......من خندم مي گرفت ........
    امروز اشرفي مثل يك .... عصباني بود:cry:
    امروز اشرفي زاده هر چي از دهنش دراومد به من گفت !!!!!!!!!!!!:eek:فحش هايي كه به كل كلاس بايد ميداد جمع كرد ريخت سر من :mad:
    انشاا.. که داعات مستجاب بشه ( البته دعایی که برای من کردی ) :دی
    واقعا خسته نباشی
    امیدوارم برای روحیت خوب بوده باشه
    نمی آی تو یاهو؟
    نه بابا :surprised:
    چرا اون وقت :que:

    حالا چرا تنها رفتی و منو نبردی؟ :mad:
    با نام و یاد خدا
    با عرض سلام و ادب:gol:
    :gol:فرا رسیدن میلاد با سعادت پیامبر رحمت حضرت محمد(ص) را به شما و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت عرض می نمایم.:gol:
    سهلااااااااااااااام
    چطووووری ؟

    من خوووبم
    خودت چطوری ؟

    سلام طیبه خانوم ... خوبی ؟

    روز مهندس شما هم با کلی تاخیر :redface: مبااااااااااااارک ... :gol:
    هاشم ابادي............
    بازهم صد رحمت به عنوان پروژه اي كه به من داده بود ...........
    به دوستم يه عموان داده بود كه به دوستم گفتم بعد از اين پروژه به عنوان كارگر خدمات شهري شهرداري مي توني استخدام بشي................
    اره من بهت اون حرف زدم چون تو من نميشناسي اما نشناختن افراد دليل به توهين و بي ادبي نميشه ..........
    مرسي .........
    من يه ذره سرم شلوغه اخه فردا نامزدي يكي از بچه ها هم دعوتم.............:heart:
    يه مقدار براي پروژه پاياني هم دارم مي كنم ولي هنوز موضوع خوبي پيدا نشده ...........
    مقبلي هم كه گير داده نتونستم از دستش خلاص بشم ولي استاد خوبيه
    احتمالا روي راكتور پليمريزاسيون كار كنيم ...........
    تاپيك كه چه عرض كنم ...........بچه ها واقعا دور از منطق حرف مي زنن ...........فرق شوخي و جدي انگار نمي فهمن ..........
    من كه خيلي از رفتارشون بدم اومد .......
    سلام خانم
    خوبي؟
    ديدم ان هستي گفتم بيام سلامي بكنم.
    چه خبر؟؟؟؟؟؟؟؟
    همین طوری پرسیدم
    با لباسای خومون خوش چهره تری
    :D
    سلام طیبه جان خوبی مهندس؟
    کارو بار چطوره؟
    راستی مشکلت با اسپن هایسیس حل شد؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا