تهران سیزده بیرون رفتن بدبختی جای پارک پیدا کردن و شلوغی و ترافیک داره مگر اینکه صبح زود راه بیفتی و زود هم برگردی . قرار بود بریم شهریار باغ پسر عموم که خواب موندم و نشد . داییم دعوت کرد بریم خونه شون . خونه که چه عرض کنم تو یک منطقه حفاظتیه . منم مامان بابا رو بردم رسوندم جات خالی نهار خوردم و برگشتم . حوصله بودن تو همچین فضاهایی رو ندارم .