.Soheil
پسندها
4,993

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • خنده هایم شکلاتی شده اند ... زیادی خالص ... تلخ !

    می دانی ، هوای بهشت به سرم زده است ...

    غمی که مرا فرا خواهد گرفت

    وقتی بوی گل هایش نفس هایم را آلوده باشند ...

    و من بغض خواهم کرد

    و غرق در لذت خواهم شد ...

    می گویند

    آدمی به خدا نزدیک است ...

    بسیار نزدیک ...

    هر گاه که اندوهگین باشد ...

    هرگاه به شدت اندوهگین باشد ...!
    سلام بر داداش سهیل نا ناز خودم
    خیل خوب بابا مگهخ خودت حالم و نگرفتی اول صبحی تو پیامم خوندم بهم گفتی حسود...
    حالا بیا قهر نکن ...
    ببین برات شب چله ای آوردم
    :)

    چ
    اومدم سلام بدم برم
    سلام
    خوبی داداشی ؟
    من اصلا هم حسود نیستم ها .. من هم دلم برا آجی خانومی تنگ شده بود یه مدتی نبود ... با هات شوخی کردم .... جنبه داشته باش ..
    :))
    سیلام...
    مرسی!
    عید تو هم مبارک...!
    فدای تو لطف داری...!
    قشنگ آدرس بده ببینم به کدوم نوه و بچم میرسی؟
    جوونی کجایی یادش بخیر!
    مدتي است ديگر صدايم را نمي شنوي
    صدايت را نمي شنوم
    درست از همان روز كه گفتي تنهايت نمي گذارم
    مي نويسم شايد بخواني
    اما حالا ديگر خواندنت هم دردي را از من دوا نمي كند
    مي داني
    روزها مي گذرد
    ماه ها مي گذرد
    و سالها نيز خواهند گذشت
    اما چيزي در من تغيير نمي كند
    هيچ چيز
    انگار كه چيزي را گم كرده باشم
    هر روز به دنبال اش مي گردم
    نمي دانم گم كرده ام
    يا جايي جا مانده است
    يا شايد تو آن را با خود برده اي
    جايش خالي است
    مي سوزد
    ...
    و هيچ چيز ديگري جايش را پر نخواهد كرد
    علیک سلام
    من خودم الان فهمیدم .....
    توام برو مفید باش بهت از اینا بدن.....
    حسود:razz:


    بیا اینم شیرینی مخصوصه خودت
    سلام سهیل جان
    قابل شما رو نداشت [img]
    شما خودت گلی، گل پیش خوبیهای شما بی فروغ میشه [img]
    سهیل؟
    این مسنجر من اذیت میکنه تا آن شه
    وقتی هم آن میشه آف ها مو نمایش نمیده
    نمیدونی مشکلش چیه؟
    سلام داداش ببخشید دیر جواب دادم
    با عرض شرمندگی و با تاخیر عید برشماهم مبارک:gol::gol::gol:
    داداش سهیل قورباغه های جنگل آمازون به حال من گریه کنن ؟‍!!:cry::cry: خب دیشب بهت میگم بیا اینجا دور هم باشیم میگی کار دارم :razz:


    ورق می خوریم

    همچون دفتری کهنه در باد ...

    و برگ هایمان در خاک گم می شوند ...

    و با باد همسفر

    و در آب جاری ...

    و روزی خواهد رسید

    که دیگر برگی بر این دفتر نخواهد ماند ...

    و آن روز دانه های درشت کلمات

    از هیچ متولد خواهند شد ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا