Sky Shield
پسندها
893

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره



  • بچه که بودم
    پیشانی ام سفید بود ...

    بابا
    به دبستان که رفتم آب داد !

    ما گلهای خندان شدیم و فرزندان ایران
    و دفتر های ما خط خطی ...

    بچه که بودی
    آسفالت بود و یک تکه گچ
    و خانه های از یک تا هشت ...

    بعد که باران می آمد
    و خط ها را می برد
    تکلیف ما سفید بود ...

    حالا بعد از این همه سال
    مشق هایم را نمی دانم
    پیشانی ام پر از خط ...!

    ابوالفضل پاشا
    اندازه ی اين عكس تغيير داده شده است. برای ديدن كامل عكس اينجا را كليك كنيد. اندازه ی عكس اصلی 800x600 است.[IMG]
    خب ديگه،
    بقيه يوزر ها هم باشه واسه فردا!


    من رفتم، شب بخير....

    ادمين بهم زنگ زد و ازم خواست كمي بيشتر بمونم!

    آخه ميدوني دسترسي بهم داده، قراره يه سري يوزر ها رو بزنم از ريشه اكانتشونو قطع كنم!

    ديگه مواظب باش!
    راستي آبجيم انقدر خاضع و فروتنه كه شكسته نفسي ميكنه!
    من ميدونم كه صفر جزئي از نمره اشه! (20 منظوره!)
    نه نرووووووووو!
    من به خاطر تو موندم.........
    نههههههههههههه!
    مديييييييييييييييير!
    با كلااااااااااااااااس!
    با حالللللللللللللللل!
    كلا آخرش!!!!!!!!!!!!!!!!
    نروووووووووووووووووو!
    بموووووووووووووووون!
    چه چيزي؟؟؟؟


    تو هي بگو راستي يه چيزي، منم ميگم چه چيزي!!!


    چه چيزي؟؟؟؟
    حس شعرم میره وقتی بت فکر میکنم..
    خیلی خشنی..حس شعرم رو میپرونی..

    حالا باز سعی میکنم..
    حرف نباشه!
    آدم با بزرگترش اينطوري صحبت نميكنه! :دي





    چه چيزي؟
    امير خيلي باحالي!:surprised:
    از دستت خيلي ميخندم هميشه!
    :D

    كلا داداشه خوبي هستي!
    سوتي نبود عزيزم.... فقط خواستم امر بهت مشتبه نشه، همين!
    امير تو چقدر باحالي

    همه جا خواهان امير هستن [IMG]


    ايش!
    چرا قسم ميدي آخه؟؟؟؟
    منم كه حسااااااااااااااااااااااس! :دي


    چرا استعفا دادي آخه!
    تازه داده بودم برات كارت چاپ كنن!
    چرا آخه؟؟؟
    چي شد؟
    حقوق بهت كم ميدادن؟
    بيمه ات نكردن؟
    آخه چرا؟:D
    سلام...

    چرا الان اومدي؟؟؟:(
    من ديگه دارم ميرم!:cry:


    از وقتي مدير شدي، ديگه حاله خواهرتو نميپرسي....:crying2:
    بله..
    مگه بده؟؟؟
    میخوای در وصفت شعر بگم؟؟؟؟؟

    من خواب دیده ام که کسی می آید
    کسی دیگر
    کسی بهتر
    کسی که مثل هیچ کس نیست
    مثل پدر نیست،مثل مادر نیست
    و مثل آن کسیست که باید باشد
    واسمش آنچنان که مادر
    در اول نماز و آخر نماز صدایش میکند
    یا قاضی القضات است
    یا حاجت الحاجات است

    آخ
    چقدر روشنی خوب است
    چقدر روشنی خوب است
    چرا من اینهمه کوچک هستم
    که در خیابانها گم میشوم؟؟

    کسی می آید
    کسی می آید
    کسی که در دلش با ماست
    در نفسش با ماست
    در صدایش با ماست
    کسی که آمدنش را نمیشود گرفت...
    کسی از صدای باران
    از صدای شرشر باران
    از میان پچ و پچ گلهای اطلسی...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا