Sina.
پسندها
1

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    از آشنايي با شما خوشبختم
    شهادت امام جواد رو هم تسايت عرض مي كنم
    حکایتم کن

    برای دستهایی که مرا جستند

    و برای چشمانی که مرا قطره قطره...

    برای لبهایی که ترانه ام کردند

    و بعد شاید مرثیه ای

    حکایتم کن به غروب رسیده ام!!!


    آدم ها مي ­آيند

    زندگي مي­ کنند

    مي­ ميرند

    و مي­ روند

    اما ...

    فاجعه­ ي زندگي تو

    آن هنگام آغاز مي­ شود

    که آدمي مي­ ميرد

    اما

    نمي رود !

    مي­ ماند ...

    و نبودنش در بودن تو

    چنان ته­ نشين مي شود

    که تو مي­ ميري در حالي که زنده­ اي

    و او زنده مي­ شود در حالي که مرده است ...!

    آزاده طاهائي


    اگه یه رای بدی ممنون میشم
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=127278
    در باغ « بي برگي » زادم

    و در ثروت « فقر » غني گشتم.

    و از چشمه « ايمان » سيراب شدم.

    و در هواي « دوست داشتن » ، دم زدم.

    و در آرزوي « آزادي » سر بر داشتم.

    و در بالاي « غرور » ، قامت کشيدم.

    و از « دانش <<، طعامم دادند.

    و از « شعر » ، شرابم نوشاندند.

    و از « مهر » نوازشم کردند.

    و « حقيقت » دينم شد و راه رفتنم.

    و « خير » حياتم شد و کار ماندنم.

    و « زيبايي » عشقم شد و بهانه زيستنم
    سلام اقا سینا
    حالتون چه طوره؟برگشتید شیراز؟
    اصفهان خوب بود؟ابو باز کردن دیدین؟
    از کجا این کارو کردی که نمیشه پیامها رو تا دوست نشدیم دید؟
    سلام
    ممنون از اینکه به یاد من بودید
    بد نیستم
    امیدوارم شما خوب باشین


    ...وقتی بزرگ میشی ، قدت کوتاه میشه ، آسمون بالا می ره و تو دیگه دستت به ابرها نمی رسه و برات مهم نیست که توی کوچه پس کوچه های پشت ابرها ستاره ها چی بازی می کنند .اونا اونقدر دورند که تو حتی لبخندشونم نمی بینی و ماه - همبازی قدیم تو - اونقدر کمرنگ میشه که اگه تموم شب رو هم دنبالش بگردی پیداش نمی کنی ...

    وقتی بزرگ میشی ، دور قلبت سیم خاردار می کشی و در مراسم تدفین درختها شرکت می کنی و فاتحۀ تموم آوازها و پرنده ها رو می خونی و یه روز یادت می افته که تو سالهاست چشمهات رو گم کردی و دستات رو در کوچه های کودکی جا گذاشتی. اون روز دیگه خیلی دیر شده ...

    فردای اون روز تو رو به خاک می دهند و می گویند : " خیلی بزرگ بود " ...

    .

    .

    .

    ولی تو هنوز جا داری تا خیلی بزرگ بشی ، پس بیا و خجالت نکش و نترس ...!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا