




وگرنه دعواش میکنم...
....راستشو میگفتم....میگفتم نه










..یه دفعه دیدمش دیدم دلم براش تنگیده گفتم بذار به یاد اون موقه ها بذارمش...به چشم خواهری نیگاش کنی ها...

.....سلاام...کنج عزلتو بالاخره بی خیال شدی...

..بابا مشرط شدی که شدی..فدای سرت.....

..هرچند من عادت ندارم بین امتحانام فرق بذارم..یعنی چون میانترمارو بد دادم...اونارم بد میدم..اصولا از تبعیذ بدم میاد







تو کجا بودی ؟؟؟؟











دل من تنگ شده بود..تقلید نکن







