shakibam
پسندها
799

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تا شعلة هجران تو خاموش کنم

    بر آتش دل ز صبر، سرپوش کنم
    بسيار بکوشيدم و، نتوانستم

    يک لحظه غم تو را فراموش کنم
    اي کاش، دمي دهد امانم اين اشک

    تا نقش تو را به ديده منقوش کنم
    آخر چه شود، شبي به خوابم آئي

    تا جام محبت تو را نوش کنم
    بنشيني و، در برت، مرا بنشاني

    تا زمزمة نوازشت گوش کنم
    گر بار دگر مرا در آغوش کشي

    صد بوسه بر آن دست و بر آن دوش کنم
    سجاده تو، که مي‌دهد بوي تو را

    برگيرم و، بوسم و، در آغوش کنم
    چون درد فراق تو، ز حد درگذرد

    زين عطر تو قلب خويش، مدهوش کنم
    از حمله غارت به دلم آتشهاست

    اين داغ، عيان، ز لاله گوش کنم
    گويند به من، يتيم غارت زده ام

    زآن چشمة چشم خويش پرجوش کنم
    ديگر اگر اي پدر نخواهي برگشت

    برخيزم و، پيکرم سيه پوش کنم؟
    اين داغ حسين، جاودان است (حسان)

    هرگز نتوان به اشک، خاموش کنم
    دارم دق میکنم تحمل ندارم دیگه خسته شدم دارم کم میارم
    دلم تنگ شدهو دیگه نا ندارم همش فکر توم همش بی قرارم
    دیگه اشکی برام نمونده که بخوام برات گریه کنم فدای تو چشام
    دلم داره واسه تو پرپر میزنه تو رفتی یو هنوز خیالت با منه
    بدون تو کجا برم کنار کی بشینم تو چشمای کی خیره شم خودم رو توش ببینم
    تو که نیستی بکی بگم چشاشو روم نبنده بکی بگم یکم نازم کنه که بهم نخنده
    بدون تو باکی حرف بزنم دردت بجونم تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم
    بجون چشمات از تموم این زندگی سیرم تو که نیستی همش ارزو میکنم بمیرم
    وقتی که خدا از پشت دستش را روی چشمانم گذاشت, از لای انگشتانش انقدر وحو تماشای دنیا شدم که............یادم رفت او منتظر است تا نامش را صدا کنم:gol:
    .
    .
    زلال که باشی, سنگهای کف رودخانه ات را می بینند, بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خود:gol:
    .
    .
    چقدر سخته همرنگ جماعت شدن وقتی می دونی که جماعت هزار رنگه.............!!!!!:gol:
    .
    .
    هر جا دلت شکست خودت شکسته هاشو جمع کن تا هر ناکسی منت دست زحمتیشو به رخت نکشه:gol:
    بلی. بزرگواری از وجنات شما میباره. در این شکی نیست. من غرورم با این چیزا نمی شکنه. من کوه غرورم. از کوه یه سنگ برداری هیچی ازش کم نمیشه. مثل اینکه یه قطره از دریا برداشته شه.[IMG]
    اونم جراتش بیشتر از این حرفاس. ولی خودشو واس چیزای کوچیک سبک نمی کنه.[IMG]
    کارای کوچیم به عهده منه.اون تو موارد خیلی بزرگ خودشو نشون میده.
    جاهای دیگه رو تموم کردم دوباره اومدم.[IMG]
    در خدمتیم.
    من بزرگوارتر از این حرفام که بگم ترسیدی.
    اگه پسری نمیذارم غرورت بشکنه.
    درضمن فهمیدم مائده چقدر جرات داره.
    شما برو حتما الان جای دیگه نوبت داد و هوار داری..
    من اومدم. موشه رفته بود غذا بخوره شیر شه. تازه تو از موش بودنم می ترسی چه برسه به اینکه با شیر بودنم روبرو شی.
    ولی باشه بی خیال میشم.ادامه نمیدم.
    باشه.تو میتونی فکر کنی که داری تضعیف روحیه میکنی.
    عیبی نداره.میترسم گریه کنی...
    من که الان فقط عصبانیت میبینم تو وجودت. اشکال نداره آروم میشی.
    دمیده است.شما بی اطلاعین. نوبت دمیدن شمام میرسه ناراحت نباش
    فعلا کافیه. واستا صاحبش بیاد بعدشو هم میگم.
    باشه.الان باید چیکار کنم؟؟خودمو بندازم زمین؟
    چیه؟میترسی حریف خودم نشی,کم بیاری؟
    آره دقیقا منظورم همون بود.
    منظورت از بعضیا که احتمالا SMH نیس؟
    ریز می بینمت آبجی. برو به یارت بگو بیاد.[IMG]
    مرسی دستت درد نکنه تیکه میندازی؟
    من خواستم پیام بدم ولی شما اونروز که پیام دادم یه جوری رفتار کردین
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا