sh85
پسندها
8,892

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • حالا به بچه بگم بسکام خوبه یا سی ؟ :D

    گلناز
    سلوم مهناز

    ای بابا
    کی حوصله داره این همه حرفو دوباره تایپ کنه
    صب کن برم از پروف حسین کپی کنم بیام :دی

    الناز (به جای الناز حسین بود که همین الان ویرایشش کردم) یه سوال تخصصی!

    واسه رشته الکترونیک و الکتروتکنیک کدوم زبان برنامه نویسی مناسبه ؟
    واسه ارتباط با سخت افزار
    یه بسکام رو پیشنهاد میکنند و یکی هم سی
    کدوم یکی بهتره؟
    هم از نظر کارائی و هم یادگیری و هم بازارکار و . . . .
    و همچنین بشه لااقل به صورت خصوصی یادش گرفت
    :biggrin::biggrin::biggrin:
    میدم پدر پدر پدر ...پدر سوختشو دربیارن!!!:D
    با اجی من اینکارو کرده؟
    چطور جرات کرده؟:D
    کاملا معلومه روحیه گرفتی.
    خوشا به حالت :D
    :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
    خدا نکشت دختر!
    شعر دروکردنتو قربون!:دی
    اینو کی خونده بود؟
    خیلی اشناست!
    به جای ستی گلی بود؟
    سیلام شهناز بانو.خوبی؟
    مامانم میگه چرا تو همش اخر یادت میاد که باید سلام کنی :دی
    راستی چشمتون روشن!:دی
    حسین آقا هم که اومد.:gol:
    دختروووووووووووووووووووووووووووووووووووووووو
    خوبه ،ایول
    حواستون به کودتا باشه ، بعد از تعطیلات میان سراغتون
    نه ، ما کلا از همه چی بریدیم ، شاید 1سال دیگه که آزاد شدم یه کاریش کردم
    ملاقاتی یادت نره ، کاراری حکومتی باعث نشه من رو فراموش کنین
    به هیچ کس اعتماد نکنین.....
    بزرگتر ین ضربه رو نزدیکترین ها می زنند....
    رهبر شین ، من هیچ وقت شما را فراموش نخواهم کرد (شکلک گریه_ضجه و خداحافظی)
    سلام
    خیلی ممنون
    عید شما هم مبارک
    بالاخره تونستم تحمل کنم!!
    قربانت رهبر شین
    من الان وسط بمبارونم ، بی خیال برجک شدم الان دارم از ریشه درم میارن ، فک کنم یکی منو اینجا لو داده :دی
    من مانند یک سرباز وظیفه شناس برای تحقق دولت شما تاپای جان جنگیدم ولی مرا دستگیر کردند تا چندی دیگر باید به حبس بروم (محکوم به 1 سال انفرادی)
    مواظب خودتون باشید، شاید در انفرادی توانستم به نت دسترسی داشته باشم ولی دیگر نمی توانم مانند یک سرباز خدمت شما برسم
    موفق باشید در همه حال
    زندانی به جرم ........
    ای جانم:redface:

    میگن دل به دل راه داره ها همینه:heart:

    مرسی واسه شعر:gol:تشریف بیارین قدمتون بر چشم:redface:
    سلام خوبین؟نیستین؟برجک ما رو زندن شما حالتون خوبه؟
    این تعبیر من از زندگیه، بعد از اینکه خوندی برو زندگیت رو بکن ، من که باخودم لج کردم و راهم را کج ....


    زندگی بوییدن یک شاخه گل سرخ
    زندگی خوردن یک کاسه ی دوغ
    بر سر سفره ی مهر
    زندگی عطر ریحان است
    در باغچه ی زییایی
    زندگی موسیقی باد
    زندگی را نباید پنداشت
    در حوالی ناکجاباد
    زندگی همین نزدیکی است
    زیر طاق آسمان
    در دل کویر
    با روشنای فانوس ستاره ها
    در کلبه ای حقیر
    زندگی گرمی دستان پراز مهر مادر
    به سر دخترکی غمگین است
    زندگانی را زندگی باید کرد....
    غصه ها را باید کُشت
    چشم ها را باید شُست
    بند خودخواهی را
    پاره می باید کرد
    زندگانی را زندگی باید کرد...
    کاش می شد ای کاش ها را کم کنیم
    کاش می شد زندگی را ساده کنیم
    زندگی هست بی نهایت تعبیر
    تو یه تعبیر برایش بنویس
    بنویس و بدان و نگذار
    زندگی را برایت بنویسند
    زندگانی را زندگی باید کرد......
    سلوم مهناز:D
    میخوای بسپرمت دست رهاجون به زور هم که شده بشی دخمل ما ؟ !!:D

    نه بابا
    نصفه برگشتیم
    میگم ماجرا رو :D

    کی ؟
    سلام دخمل خوانده
    ( تو هم مگه دخترمی ؟)
    مرسی دخملم :D
    عید شما هم مبالک باشه
    سلام من اگهی کردم هنوز جواب نگرفتم اگه میشد کمکم کنید؟؟ دستون درد نکنه راسی خودتون نمیتونید بیاید؟؟
    این ماکت تو بود!!
    می گم بعد از اینکه کودتا کردیم این ماکت رو توی میدون اصلی شهر می زاریم و بالاش می نویسیم زنده باد آزادی !!!! :دی
    ادمین از من خوشش نمیاد و پیرجو هم جواب منو نمی ده :خشمگین
    اینا منو دست کم گرفتن ، شین بانو یه روز میای می بینی سایت بالا نمیاد یا یه نوشته ای بالای سایته اون وقت بدون که ......
    فعلا یکی هم جنس خودت برجکم رو زده ، باس برم زیر عمل ، دعا یادت نره
    با سلام و عرض تبریک سال نو
    ممنونم از پیام تبریکتون
    روزهای خوبی رو براتون آرزو دارم


    بابا من هنوز طرح ندادم اومدی بیرون ، اسلحه رو غلاف کن
    خودت رو بکشتن می دیا ، صدیق کجاست ؟ مگه قرار نبود باهم باشید
    سلام دوست گلم ... مرسی .... امیدوارم همه اینطور باشن

    آمده نوروز در ایران زمین
    خاک ما شد رشک فردوس برین

    بوی نارنج و ترنج و عطر بید
    میتوان از تربت حافظ شنید

    باز شد چشم بهاران بر خزر
    شد صدف ها خانه درّ و گوهر

    دشت ارژن باز هم بیدار شد
    از شقایق دامنش گلنار شد

    قاصدک گوید که مهمان آمده
    بوی نرگس های ایران آمده

    خاک من ای قبله گاه عاشقان
    نو بهارانت همیشه جاودان

    رودهایت پرخروش و بی قرار
    کوه هایت سر بلند و استوار

    بند بند ما همه از خاک تو
    تارو پود ما ز خاک پاک تو
    نوروزتان پیروز
    سلام خانم مهندس
    راستی حسین آقا کجان؟
    ازشون خبری نیست؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا