پنهان نیستم ...
در سایه ایستاده ام و نامت را زمزمه میکنم
از برقی که در گفتنه نامت در چشمانم شراره میکشد
پیدایم کن...
به همان سادگی
که کلاغ سالخورده
با نخستین سوت قطار
سقف واگن متروک را
ترک میگوید
دل ،
دیگر
در جای خود نیست
به همین سادگی.....
[IMG]
[IMG]