sarang saman
پسندها
103

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آرزوي خيلــــــــي ها بودم
    امـــّـــا اسير قدرنشناسي يک نفر شدم ...
    پاهايم را که درون آب مي زنم، ماهي ها جمع مي شوند شايد اين ها هم فهميده اند عمري “طعمه روزگار”بوده ام
    عشق از من دور و پايم لنگ بود
    قيمتش بسيار و دستم تنگ بود
    گر نرفتم هر دو پايم خسته بود
    تيشه گر افتاد دستم بسته بود
    هيچ کس دست مرا وا کرد؟ نه
    فکر دست تنگ ما را کرد؟ نه
    هيچ کس از حال ما پرسيد؟ نه
    هيچ کس اندوه ما را ديد؟ نه
    هيچ کس اشکي براي ما نريخت
    هر که با ما بود از ما مي گريخت
    چند روزي هست حالم ديدنيست
    حال من از اين و آن پرسيدنيست
    گاه بر روي زمين زل مي زنم
    گاه بر حافظ تفأل مي زنم
    حافظ ديوانه فالم را گرفت
    يک غزل آمد که حالم را گرفت
    ما ز ياران چشم ياري داشتيم
    خود غلط بود آنچه ميپنداشتيم
    من خسته ام
    وغرورم اجازه نمي دهد
    بيفتم از پا
    حتي تبرهايي که در ريشه هايم
    گير کرده اند
    با تعجب نگاهم مي کنند
    اين درخت مگر چند ساله است
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/369100-بیشترین-فعالیت-علمی-حضور-و-صمیمیت-در-باشگاه-رو-بچه-های-کدوم-رشته-دارند؟/page20?p=5019185#post5019185
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/372114-یک-روززندگی?p=5019579#post5019579
    گفتی: غزل بگو! چه بگویم؟ مجال کو؟
    شیرین من، برای غزل شور و حال کو؟
    پر می زند دلم به هوای غزل، ولی
    گیرم هوای پر زدنم هست، بال کو؟
    گیرم به فال نیک بگیرم بهار را
    چشم و دلی برای تماشا و فال کو؟
    تقویم چارفصل دلم را ورق زدم
    آن برگهای سبز سرآغاز سال کو؟
    رفتیم و پرسش دل ما بی جواب ماند
    حال سؤال و حوصله قیل و قال کو؟
    ملسی بابا..آله نی نی دوباله کال داست ببخسید ساید چن لوزم نیاد دوباله باسم ببخسید
    چطولی؟
    چه خبلا؟
    سناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام چطولی بابا؟؟
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/361358-نی-نی-باسگاه-به-دنیا-اومد-!!!!!!!!!!!!/page124
    میخواهم برگردم ب دوران کودکی....ان زمانها ک بدر تنها قهرمان بود...عشق تنها در اغوش مادر خلاصه میشد...بالاترین نقطه ی زمین شانه های بدر بود...تنها دردم زانو های زخمی ام بودند...تنها چیزی ک میشکست اسباب بازی هایم بود...و معنای خداحافظ تا فردا بود
    اگر یار مرا دیدى به خلوت / بگو اى بى وفاى بى مروت/غمم دادى و غمخوارم نکردى / سر و کارت به فرداى قیامت . . .
    سنام بابا سالنننننننننننننننننننننننننننننگ
    چطولی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    خیری گسنگ بود شعلت ملسییییییییییییییییییییییی
    نی نی یه عارمه شعل دوس دالههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه
    خواهش میکنم
    نخیر من ننوشتم.......جایی خوندم پسندیدم اجازه گرفتم گذاشتم
    سلام
    خواهش میکنم:smile:
    همیشه واقعیات به دل میشینه و آدم ها به خوبی درکش میکنند
    کمی دروغ بگو پینوکیو!

    دروغ های تو قابل تحمل تر بود و به خاطر کودکی و شیطنت بود

    به خاطر این بود که دنیای آدمها را تجربه نکرده بودی که ببینی یک دروغ چه ها می کند...

    آخر این جا آدم ها دروغشان به بهای یک زندگی تمام میشود...

    به بهای یک دل شکستن...

    اینجا دروغ باعث مرگ عشق و اعتماد میشود...

    اینجا آدم ها دروغ های شاخ دار میگویند...

    بعد دماغ دراز خود را جراحی پلاستیک میکنند...
    صبح امروز کسی گفت ب من تو چقدر تنهایی..گفتمش در باسخ تو چقدر نادانی..تن من گر تنهاست...دل من با دلهاست.. دوستانی دارم...همه از جنس بلور...ک دعایم گویند و دعاشان گویم..یادشان در دل من...قلبشان منزل من:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا