samira3242
پسندها
895

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کارت درسته دیگه اشتباه نمیکنی

    . بعضی وقتا هر چی وارد میکنی میبینی که هیچی پیش نرفتی
    :D برا منم بیشتر اوقات پیش میاد که یه سری اطلاعات و وارد کنم. خیلی کار اعصاب خورد کنی هستش.

    همش باید مواظب باشی که اشتباه نشه.
    سالروزتولد امام هادی علیه السلام و عیدسعید غدیر مبارک باد




    [IMG]
    عجب. پس کلی کار کردی از صب که اینا شده 30-40 تا. خسته نباشی :D
    مرسی عزیزم من خوبم شما خوبی؟!
    آجی یه نیم ساعت بخوابم برمیگردم
    بوس بوس من[IMG]
    مرسییییییییییییییییییییییی عزیزممممممممممممممممم
    من گل رُز خیلی دوست دارم,خیلی خوشرنگه...
    مرسی از گل قشنگت!:w27:

    چشم. حالا کارت چی هس که باید جمع وجورش کنی ؟
    ای بابا صفا سیتی نرم کجا برم ؟

    نون الان تو صفا سیتیه.

    آخی. کمک نمیخوای؟:D
    اصرار نکن

    دستانم را ببین

    توان قفل شدن در دستانت را ندارد

    جسمه خسته ام تو را از راه باز می دارد

    من دلیل رفتنت را می فهمم

    کاش قلبم هم می فهمید

    می دانم رفتنت بی من

    ماندنم بی تو

    قلبم را می کشد

    دیگر با زمان قهرم

    او هر روز مرا برای نگه داشتنت سرزنش می کند

    ببین چه بی رحمانه عقربه هایش را

    بر این صفحه بی جان می کوبد

    می دانم که هرگز عاشق نشده

    او هم مرا لایقت نمی داند

    باور کن خواستم سنگ شوم ، نشد . . .

    باور کن آرزو داشتم

    من هم بالی برای پرواز به اوج را داشتم

    ولی دستانه لرزانم عاجزند از پرواز

    ببین چقدر پیر شده ام . . .

    چشمانم را ببین ، چقدر کم سو شده اند

    ببین تنه خسته ام فقط میخواهد فنا شود

    جقدر دل کندن برایم سخت شد ه

    از تو خواهشی دارم

    تا کمی از راه مرا از یاد مبر

    فقط کمی . . .

    میخواهم کمی از راه را با خیالم بدرقه ات کنم

    راستی عزیزم !

    دوستت دارم . . .
    اصرار نکن دستانم را ببینتوان قفل شدن در دستانت را نداردجسمه خسته ام تو را از راه باز می دارد من دلیل رفتنت را می فهممکاش قلبم هم می فهمید می دانم رفتنت بی منماندنم بی تو قلبم را می کشد دیگر با زمان قهرم او هر روز مرا برای نگه داشتنت سرزنش می کند ببین چه بی رحمانه عقربه هایش را بر این صفحه بی جان می کوبد می دانم که هرگز عاشق نشده او هم مرا لایقت نمی داند باور کن خواستم سنگ شوم ، نشد . . .باور کن آرزو داشتم من هم بالی برای پرواز به اوج را داشتم ولی دستانه لرزانم عاجزند از پروازببین چقدر پیر شده ام . . .چشمانم را ببین ، چقدر کم سو شده اند ببین تنه خسته ام فقط میخواهد فنا شود جقدر دل کندن برایم سخت شد هاز تو خواهشی دارمتا کمی از راه مرا از یاد مبرفقط کمی . . .میخواهم کمی از راه را با خیالم بدرقه ات کنم راستی عزیزم !دوستت دارم . . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا