salvador
پسندها
3,260

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به شماره ده شما اولی بودی. ولی شماره 2 فقط یه رای داره!
    مرسی. لطف دارین. ولی توی نگاه اول مغرور رو زیاد بهم گفتن. بعدش آشنا شدن باهامو دیدن اینجوری نیستم:)
    خب حسیه که بقیه القا میکنن بهم. با نگاه گاهی یکم پررو تر و با حرف!
    شاید... حالا که مامانم هم مامانه هم خواهر! :D
    نسبت به بافتنی؟:huh:
    خیاطی رو که کامل بلدم. یکی دو هفته دیگه امتحان ِ واسه دیپلمش :)
    هر چی خدا بخواد. فعلا فکر چتر باشیم که اینا آبه! :biggrin:
    آره. عصبانیت و لجبازی خیلی بده. باقیش رو میشه یه جورایی کنار اومد!
    مرسی از متن :gol:
    من معمولا از نظر بقیه یه دختر مغرور ِ لوسم که غیر از خودخواهی هیچی بلد نیست.
    ولی این واسه نگاه ِ اوله! کمی که باهام آشنا میشن میبینن مغرور نیستم ولی خیلی بیشتر لوسم :biggrin:
    دوست ندارم از این خانمای ِ بی هنر باشم. دوست دارم بعدها یه کدبانوی تمام عیار باشم :D

    12؟! هر کدوم 12؟ یکم شلوغ نمیشه؟ ممکنه پیرزن غرغرویی باشمآ!:huh:
    تا سیم که وخ داره :D
    نه نمیدونم :D
    ولی میدونم اولی و هشتمی و نهمی و دهمی و یکی دیگشون نیست :)
    اوه دو نونه میخورد :w15:
    آره لیلی و مجنون که از نظامیه
    اولی رو حساب نکردین؟ حوصله ندارم بشینم بشمورم :)
    هنوز مونده. شایدم اول باشی :D
    شایدم چون امروز بیرون نرفتم بنظرم گرمتر اومده. بازم از چند روز پیش هوا معتدل تره!
    من که دوست دارم سرما رو :)
    نه. یه ساله خیاطی یاد گرفتم. همونم هر کی میشنوه کلی تعجب میکنه. "تو؟ خیاطی؟ عصن فکر نمیکردم از این کارا بلد باشی یا خوشت بیاد! :surprised:" :w15:
    مرسی. انشاالله :D
    هوا یکم گرم تر شده. نه؟!
    میخوام بافتنی یاد بگیرم. بعد ها که پیر شدم مثه این پیر زنای ِ مهربون بشینم رو صندلی ننویی و واسه نوه هام شال و کلاه ببافم. عینکمم رو لبه مماخم باشه بعد که بخوام کسی رو نگاه کنم از بالا عینک نگاه کنم :w15:
    فقط خدا کنه حواسپرتی نداشته باشم که همش ببافمو بشکافم :w15::w15::w15:
    الان کدوم اوله؟:huh:
    واقعا میگم دیگه خجالت میکشم از ادوب ریدر اینا :w15:
    :gol:
    من اول که دیدمش گفتم قرار بود دفتر 40 برگ نباشه :biggrin:
    بعد خوندم خوشم اومد. از این جور نوشته ها و طرز نوشتن خوشم میاد کلا:D
    اونجا رو دوست داشتم که گفت:
    چرا همه رفته بودناشون رُ می‌ذارن برا پاییز؟ چرا پاییز هیشکی برنمی‌گرده؟
    روم سیاه! پی دی اف؟! :w09:
    باشه. داداش بیژن. مگه دعوا داری باهام؟:huh:
    من شوخی نکردم :) حلیم عدس فکر کنم اونورا نباشه:huh:
    خلافتونم که سنگین بوده!
    حداقل با نون میخورد سیر بشه. یهو نگران تغذیه ش شدم :huh:
    این جوور جاها حیا به کار نمیاد خو :D
    یعنی جمشید کتاب نبود؟:huh:
    خیلی خوشگل نوشته بود. فکر میکردم کتابه.
    چند تا نوشته خوندم که قسمت هایی از اون کتابه. قشنگ بودن. کل کتاب چطوره؟
    عه؟ پس مجانیه؟
    من اکثر اوقات به محض رسیدن به اهواز، صبحانه حلیم عدس میخورم :)
    خلافتون چی بوده حالا؟:w02:
    بالاخره باید یه چیزی میخورده دیگه!
    فکر کنم لیلی هم عاشق بوده. نبود؟:huh:
    میدونین متن اولی از چه کتابیه؟
    راستی سال بلوا از عباس معروفی رو خوندی؟:huh:
    یه سوال ِ دیگه!
    فکر میکنی به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی ممکنه تمدید کارتم رو مجانی انجام بدن؟ کتاب هم دارم میخوام هدیه کنم :دی بی ریا :smoke:
    شاید دیگ ِ حلیم بود :)
    ولی فکر کنم سوتفاهم شده ها!... من حالا اومدم تو پیجت فهمیدم قضیه از چه قراره!
    ولی خوشم اومد... فانوس و نعل اسب و زلف و همش 5000 تا؟:D
    دنیا رو عرض کردم. گفتم اگه بشه بکوبیم دوباره بیاریمش بالا که ازمون برنمیاد :smoke:
    باس بسازیمو بسازیم :w02:

    خب یُخده اسم که در کردن بعد میرسیدن بهم. حیف ِ قرمه سبزی! فکر میکنی دست پخت لیلی خوشمزه بود؟! :huh:
    حِـس، احسـان ِ خواجه امیــری/.

    یه حسی رفته از قلبم که پشتم کوهی از درده
    چه جوری از دلم کندی که اون حس برنمیگرده
    نه دنبال یه تسکینم نه فکر کندن از این درد
    تو دنیا با یه دردایی فقط باید مدارا کرد
    از تو برام خاطره موند از من دیوونگی
    این حق ما بوده از تمام این زندگی

    چه روزایی که دلگیرم چه روزایی که آشفتم
    اگه میبینی آرومم چون این دردو پذیرفتم
    یه حس غربتی دارم که از هر جمعی بیزارم
    کنار هر کسی باشم من این تنهایی رو دارم
    از تو برام خاطره موند...
    از من یه دیوونگی...
    این حق ِ ما بوده از تمام ِ زندگــــی:smoke:
    اگه قرمه سبزی میپخت شاید مد میشد همه عاشق و معشوقا بهم برسن. اینجوری که همه فکر میکنن بهم نرسن باحال تر و آلامدترن :w02:
    خواهش میکنم.
    عه! اگه حوض نبود پس چی بود؟:huh:
    میخوای بکوبیمش دوباره بسازیم؟:w02:
    ازمونم برنمیاد عاخه! :|

    ببخشید دیر جواب دادم. داشتم رای میدادم تو مسابقه :)
    الان شنیدم. ولی کاش میپخت :D
    سلام. خیلی خوبم.مرسی. شکر خدا شما هم خوبی. چی بهتر از این :)
    خیلی خوب شده. یه فانوسم اونورترش میذاشتین که حسابی روشن بشه. یکم اونورتر نزدیک بود بیوفتم تو حوض. تو این سرما!
    خب دل معشوقا هم مثه گونجیشکه!... عصن بعضی معشوقا خودشون عاشقن! میدونی که چی میگم:huh: ولی خب چه میشه کرد! همیشه این آدما جفت و جور نمیشن. یکی عاشقه اینه. این عاشقه اونه! خلاصه اینجوریاس که بهم نمیرسن!:huh:

    خجالت میدی مارو :w02:
    عاخی! گناه دارن عاشقا! چرا معشوقا انقدر بی رحمن؟!:huh:
    البته دست خودشون نیستا!!!
    ای بابا! گل ببینیم یا؟:)
    22 روز؟ سلام. وای چقدر اینجا عوض شده!
    خوبی داداش بیژن؟
    پارسال دوست امسال آشنا!

    چه حال و احوال؟ اوضاع رو به راهه؟:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا