-
گفتم که 71 شمسی - میلادی 92 ... اخرین عضو خانواده
شما هم باید 69 باشید درسته؟
چشم حتما... ان شاء الله
البته پایگاه هوایی بین دو شهر دزفول و اندیمشک بود
حتما... اگر برم عکس های زیادی هم میگیرم...حالا فعلا تا بعد از ازمون
مگه بهم نمیخوره 71 باشم؟
البته بگم این 71 ها استثنا هم زیاد دارند ها...
البته انارها رو فقط شکلشون رو میدیدیم چون موش خرما شبانه به حسابشون میرسید....
خودم هم قصد دارم تو اولین فرصت اون جا برم دلم برای دوستام هم خیلی تنگ شده...
کلا خیابونی که ما توش بودیم یک خیابون با جاده باریک بود که دو طرف ان رو انبوه درختان نارنج گرفته بود...
الان بوی بهارنارنجش واقعا دلنوازه....
بله دیگه... از افراد کم سن و سال نمیشه انتظار داشت که پخته فکر کنند و پخته تصمیم بگیرند....
چه عیبی داره؟ خب دیشب شما با روح و روان ما بازی کردید
متاسفانه از لیمو عکس نداشتم اخه این اواخر موریانه بهش زده بود...
نظرتون درباره تصویر بالنگ چیه؟
من هم خودم خیلی تصویر مربوط به درخت پرتقال رو دوست دارم...
البته این فقط پشت خونه بود... جلوی خونه هم کنار پارکینگ درخت زیتون و لیمو و نارنج و انجیر بود تو باغ هم که فراوان درخت پرتقال بود
[IMG]
[IMG]
من ميرم بخوابم.
راستي شوخي بودا ناراحت نشون.
شب بخير دوست خوبم
خواهش می کنم
اكه از نظر شما سحر يعني همه اره در اين صورت همه نجسبن.
قبول دارم من جسبناكم.
از قديم كفتن حرف راستو بايد از بجه شنيد.
كم نيار جواب بده افرين.
سلام مجدد
موضوع افراد خودخواه چی بود؟
راستی چند تا عکس از خونه قبلیمون الان براتون اپلود میکنم... کلا دیشب بردینم تو اون فضای خاطرات قدیمی
باز خدارو شكر تا اون حد بجه نيستم.
حالا بكو جرا ميكم خدارو شكر.
اخه اون موقع ميشدم يكي لنكه تو.
نيست بهت الرزي دارم خدارو شكر مثل تو نشدم.
بجه نجسب
تفلون
اون بجه كه من نيستم هستم
ماجراي تو هممينه.
تو داري لطف ميكني اما طرف فكر ميكنه وظيفته.
جرا اين فكرو ميكنه جون بد عادتش كردي.
اما از اونجا كه بجه ها فكر ميكردن وظيفه من هست كبي زدن جزوه ها ميرفتن جزوه بقيه رشته هارو مياوردن ميكفتن برا دوستمه كبي كن.
در حالي كه من فقط برا دوستاي خودم اينكارو ميكردم.
وقتي ديدم اينطوريه هر كي ميكفت كبي ميخوام ميكفتم نميتونم.
من تو دانشكاه ديدم بجه ها برا كرفتن جزوه اساتيد سه برابر قيمت واقعي به انتشارات بول ميدن.
من كفتم بجه ها دوست من هستن ميرم رشت همون جزوه رو يك سوم قيمت كبي ميكنم.
كفتم بهشون همه كفتن خيلي خوبه منم جون ماشين داشتم حمل جزوه اسون بود براشون كبي ميكردم.
دقیقا... من هم بیشتر دوست دارم جایی برم که هیچ شخص اشنایی نباشه...
از بین شخصیت ها واقعا از افراد خودخواه متنفرم... اصلا با یه بار برخورد و فهمیدن موضوع تمام سعیم دوری از برخورد باهاشونه
چرا البته منتها زیاد سخت نیست... من هم سهمیه دارم... البته این دلیل نمیشه نخونده برم
فردا میخوام فیزیک پیش و دینی پیش رو بخونم
بعدش هم فیزیک 1 ایینه ها - شیمی هم ان زمان خیلی قوی بودم یک روخوانی شیمی 2 رو انجام میدم با تاریخ ادبیات ها و بخش تصاعد و انتگرال و مباحث تحلیلی به نظرم میتونم برسم ان شاء الله که با سربلندی از ازمون بیرون بیام...
شرمنده من برم برا شام....
اگر بودید دوباره مزاحم میشم
در پناه حق
داره.
من تو دانشكاه دقيقا همين مشكلو داشتم.
بجه ها داشتن ديوونم ميكردن.
واقعا فكر ميكردن وظيفه من هست براشون كار انجام بدم.
بعد هر كس كاري داشت ميكفتم نميتونم تا دست از سرم بر داشتن.
اول باهاش صحبت کنم
اگر پذیرفت و انجام داد دوستم هست
اگر نه و تکرار کرد
دیگه دوستم نیست
حتی اگر به ظاهر سلام کنم بهش
من یه نمونه اش برام سر دروغگویی پیش اومد
اون موقع بايد نه كفتن رو تمرين كني.
جيزي خواستن كه واقعا وقت يا حوصله انجام رو نداري بكو نميتونم.
............
ی سوال بپرسم؟ اجازه هست؟
پس قاعدتا سالن مطالعه براتون مشکل سازه....
حالا من برعکس شمام محیط هایی مثل سالن مطالعه خیلی راندمان بالایی دارم
عصبانی چرا؟ مشکل از چه تیپ افرادیه؟
از فردا باید دوباره سری بزنم به کتاب های دبیرستان برای ازمون...
فیزیک- شیمی - تحلیلی- و چند تا درس عمومی
راستشو بكم؟
من باهاشون قطع رابطه ميكنم.
خودت ميدوني جقدر حساسم توي ارتباطاتم.
چیزی شده؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
شکر...
چرا؟
سلامتی... تازه از پیاده روی اومدم... البته پیاده روی چه عرض کنم... امشب و دیشب بخش سرعت رو هم بهش اضافه کردم...
شما چطورید؟ خوبید؟ کارها روبه راه؟
حالتون چطوره خوبید؟
جيزي شده؟
كمكي بر مياد ازم؟
سلام......
مياي مسنجر؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
