مدام دلم می گیرد!
می دانم ذهنت انباشته از این گلایه های تکراری ست!
... و در آغاز فقط کلمه بود و کلمه خدا بود...
پس چرا دیگر زمین،
هرگز باران رمان های قرن نوزده و بیست را بر خود ندید؟
هیچ علف خشکی با باد نرقصید
می سازیم و ویران می کنیم!
انسان موجود خوبی نیست!
به تعداد هر نفرمان کلمه وجود دارد!
پس و در آغاز فقط کلمه بود...
کلمه ی کی بود؟
تو؟ من؟ او؟ کی؟
ما سم مار را با پادزهر خنثی می کنیم
اما سم کلمات را چه گونه؟ نمی دانم...
حالم خوب نیست!
می دانم ذهنت انباشته از این گلایه های تکراری ست!
... و در آغاز فقط کلمه بود و کلمه خدا بود...
پس چرا دیگر زمین،
هرگز باران رمان های قرن نوزده و بیست را بر خود ندید؟
هیچ علف خشکی با باد نرقصید
می سازیم و ویران می کنیم!
انسان موجود خوبی نیست!
به تعداد هر نفرمان کلمه وجود دارد!
پس و در آغاز فقط کلمه بود...
کلمه ی کی بود؟
تو؟ من؟ او؟ کی؟
ما سم مار را با پادزهر خنثی می کنیم
اما سم کلمات را چه گونه؟ نمی دانم...
حالم خوب نیست!