
نشنيدي كه دلم گفت بمان!ايست !نرو!
به خدا وقت خداحافظيت نيست نرو
نكند فكر كني در دل من مهر تو نيست
گوش كن نبض دلم زمزمه اش چيست نرو!
اين شعر تقديم به داداش بي معرفت خودم

چون مي خواد ابجيش رو تنها ميان اين همه مخالف و معاند تنها بذاره و بره
چون ديگه نمي خواد حرف زشت بهش بزنن
