Relampago
پسندها
2,392

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام.تو چته؟ چرا اينجوري ميكني؟

    برديا جدي جدي عوض شدي ها
    خواهش...
    مواظبه خودت باش...نمیدونم کجایی ولی هوا بگیر نگیر داره...به پا یه وخ نچایی!!
    خوبه...پس مثه من درهم گوش میدی...این شعری که واست فرستادم یکی از آهنگای فریدون فروغیه...حتما" یه بار بهش ناخنک بزن...میچسبه...:smile:
    پس خوشا به حالت با این سعادت!!!:D
    موفق باشی داداشی...آهنگ چی گوش میدی؟؟!!منظورم سبک مورد علاقته
    آخییییییییی...پس زیادی خدا قوت...
    رشته تو دوس داری؟؟!!!من که باید یه واحد نقشه کشی پاس کنم اشکم داره درمیاد...اصلا" با خط کش و اینا میونه خوبی ندارم
    سلام...نوش جون
    خدا قوت داداشی...کلاس داشتی امروز خسته ای؟؟!!درکت میکنم...
    یادت باشه یه مدت حوالی من پیدات نشه:biggrin:
    عجباااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
    به قول خودت............اعتماد به نفست........:biggrin:
    یه کلاس برا آبجیتم بزاری بد نیست
    چرا وقتی که آدم تنها میشه
    غم و غصه اش قد یک دنیا میشه
    میره یک گوشه پنهون میشینه
    اونجا رو مثل یه زندون میبینه

    غم تنهایی اسیرت میکنه
    تا بخوای بجنبی پیرت میکنه

    وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه
    غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه
    یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار
    توی جنگل لب چشمه می نشستیم من و یار

    غم تنهایی اسیرت میکنه
    تا بخوای بجنبی پیرت می کنه

    می گن این دنیا دیگه مثل قدیما نمی شه
    دل این آدما زشته ، دیگه زیبا نمی شه
    اون بالا باد داره زاغ ابرا رو چوب میزنه
    اشک این ابرا زیاده
    ولی دریا نمیشه
    غم تنهایی اسیرت میکنه
    تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
    آره چند روز درگیر بودم نتونستم نت بیام:D
    خوبی؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا