عمر من
تا دشت پرستاره اندیشه های گرم
تا مرز ناشناخته ی مرگ و زندگی
تا کوچه باغ خاطره های گریز پای
تا دشت یادها
هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دوردستها
پرواز کن
پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من
سلام خانم مهندس رها بانو جانا عزیز
میگم رئیس جان اون پیشنهاد رو مطرح کردین؟
منم پروژه هام یواش یواش و کم کم اک دیگه تمومه و وقت بیشتری رو برای تالار میتونم بذارم اوامرتان را بفرمائید خانم مهندس رئیس
سلام رئيس . چطوري ؟ خوبي ؟ خيلي دلم تنگ شده بود ...
خر چيه ؟ گاو چيه ؟ اصلا من امتحانام نفهميدم كي شروع شد كي تموم شد ...
چرا اونجا ديگه نيستي ؟؟؟
من اونجا هميشه هستم ....
راه رفتن میان آدم ها
گم شدن توی کوچه ی بن بست!
تکیه دادن به سیــ ــنه ی دیوار!
بغض از دست دادن «از دست»
از نخی پاره گم شدن در باد
شورش چند بادبادک مست
شستن و پهن کردن یک عشق
بر طنابی که در تو پاره شده ست...
موفق و پیروز باشی...