raha
پسندها
5,016

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اين اصلاًَ چي هست كه دركش كنم؟ هان؟ هان؟ اينا كه براي ما، فضايي ها چيزي نيست. ما كائنات رو تصور مي كنيم. [IMG]
    سلام رهاجون.اسمتو توی پیجم دیدم گفتم بیام سلامی کنم.حال و احوالت چطوره؟
    اوضاع درسا خوبه؟
    بوخون تو مثل من اغفال نشو!!
    جسارتاً، اين چيه؟


    نردبوم آتش نشانيه؟ آخه اينا چيه كه شما معماريا باهاش عشق مي كنيد؟ هان؟ هان؟ :w00::w00::w00:
    کبری هنوز پشيمان است
    امسال هم دوباره کتابش را
    زير درخت خانه اشان جا گذاشته
    چوپان هنوز هم
    دست از دروغ گويی خود برنداشته
    با اينکه بره های قشنگش را
    همين پارسال گرگ
    از هم دريد و خورد .....
    پاييز مهربان!
    با من بساز!
    با من برای کوچ پرستو غزل بساز!
    من هم کتاب عمرو جوانی را
    زير درخت سبز زمان جا گذاشتم
    آموختم دروغ نگويم اما
    اين گرگ نا بکار
    يوسف من را
    از هم دريد .....
    ............
    دارد قطار حادثه از راه می رسد
    پيراهنم کجاست‌ ؟؟
    فانوس هم که نفت ندارد
    کو ماه ؟؟ کو سوار ؟؟
    باران حادثه است که می بارد
    آن مرد در باران می رود
    سد هم شکسته است
    پطرس کجاست ؟؟
    تاب و توان من هم از دست رفته است
    بازی تمام شد!
    اين دست آخر است ....
    تقدير برد و من
    ناباورانه باختم !
    اما چقدر خوب
    من گرگهای گله خود را شناختم .......
    پاييز مهربان!
    آوازهای رنگی خود را ز سر بخوان !
    با برگهای قهوه ای و سرخ و زرد خويش
    نقش هزار پرده ای از يادها بکش .....
    لختی درنگ کن!
    از سطر سطر دفتر يادم عبورکن!
    با من کتاب خاطره ها را مرور کن!
    تو يادگار عمر به تاراج رفته ای
    در روزهای خاطره انگيزت
    پيچيده عطر کودکی و نو جوانی ام
    من دکمه های لباسم را
    با دستهای مهر تو می بندم
    در کوچه های خاطره انگيزت
    دنبال عمر گمشده می گردم
    گلدان شمعدانی و ياسم را
    با قطره های مهر تو
    آب می دهم
    با من بمان!
    با من بخوان!
    همراه من کتاب زمان را ورق بزن :
    زنگ دبستان را زدند...
    احمد دوباره کنج حياط ايستاده است
    خورشيد کم کمک به نوک کوههای غرب
    نزديک می شود ....
    اما هنوز از حسنک نيست يک خبر
    معلوم نيست باز چرا دير کرده است!
    فرياد اعتراض حيوانها می رسد به گوش :
    بع بع .... مع مع
    :دی
    والا رهاجون من اصلا نوشتنم خوب نبود..این اولین باریه که یه چیز نوشتم..شانسی خوب شده :دی
    به کسی نگو ولی تو!(سوت بلبلی)
    نه عزیزم خالی میبنده من غلط کنم بزارمت سالمندان
    قربونت برم
    تو نگران نباش
    ذهنتو درگیره این حرفا نکن
    امتحان داری برو عزیزم درستو بخون من خودم با آرام کنار میام [IMG]
    حالا اگه خیلی اصرار داری برو بگیر.. :دی
    آخه این زهار چی داره که تو هی به پاش امتیاز میریزی؟؟آخر عمرت هم میذارتت خانه ی سالمندان!دل نبند بهش!!
    وقتی خوندی نظرت رو بهم بوگو اوکی؟
    آره دیگه..اینهمه مدت داشتم اون رو مینوشتم
    مدل این دختر لوس ها:اصلا نخوندی هم نخون ..دیگه مهم نیست
    :دی
    باشه پس الان تشکرت رو بده بعدا بخون [IMG] [IMG]
    وای وای!!شصت ساعت طول کشید تا عکس لود بشه!!پدرم دراومد!!! :دی
    نمیدونم فکر نکنم کس خاصی باشه..حالا اگه میبینی خوشگله بگیم الکی منم هان؟!!؟
    خیلی قشنگ بود...آفرین به عکاس و آفرین به شما با این سلیقه ی قشنگ
    واي رها جون...بزن بريم كه دوباره حس آواز خوندنم گرفتتتتتت...اي خداااااااااااااااااا چه حالي ميده اينجا راه بريم و آواز بخونيم ....قربونت برم هوارتاااااااااااااا [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا