persian_sphinx
پسندها
582

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام گیتار ضربان قلبم:heart:
    وازه باکلاسیه زهرا:d به مرور داره تکامل پیدا میکنه:d
    نه عشقم اون عکسی که پایین گذاشتی رو میگم:| پروفت که عکس جیگملته:| مکان نیست باو:|
    هاع طبیبا بانو جانا مودور و دستیار و کاربر فعال همه یک رنگ و یک صدا فریاد میزنیم::D
    سلام یگانه سلطان قلب ها:D:heart:

    هاع پس از این به بعد به جای واژه ی ضمیمه سنجاق موکونیم

    عسک پروفمو میگی عخشم؟
    میگم زهرا، اونجایی که من هستم یه جایی داره که مثل اونجایی هست که تو عکسشو گذاشتی!
    سلام یگانه عخش:heart:
    بله، اصلاح جدیدمهاون یکی تکراری شده[IMG]
    سلام نفیث...خوبی عخشم؟:love::w12:

    میگم سنجاق تبسم همون ضمیمه و ایناس؟
    داداش بعضی ها مدیر کل شده .حالا نه بعضی ها تحویل می گیرن نه داداششون :|
    پس الکی نیست ادمین هم تحویل نمی گیره
    عه چه عجب...از وقتی داداشتون مدیر کل شده شمام کلاس میذارین نمیاین !!
    غم در دل تنگ من از آن است که نیست . یک دوست که با او غم دل بتوان گفت


    ..
    ... ... .
    ஜஜ۩۞۩ஜ صدیق عزیز مدیر تالارهای فنی مهندسی شده ஜஜ۩۞۩ஜ

    اینم یه کادوی خوشمل واس داداچه مودیرت[IMG]

    [IMG]

    [IMG]

    حالا داش اسفینکس افتخار بدن مجلس رو گرم کنن:دی

    [IMG]
    تبریککککککککککک مودیر جونی[IMG]

    [IMG]ما شیرینی میخوایم یالا یالا...[IMG]

    داداچت مودیرشده یکم یاد بگیر ازش استعداد نداریا:دی
    اسفینکس جان( چه اسمه سختی:D) شعری که گذاشتی جالب بود، ممنون:gol:

    این شعره یه مدت خیلی بحث روش بود، فک میکنم بعضی جاهاشم تغییر دادن:)
    کل مغازش تو فرق سر من ایشالا:D
    اون یه دونه چیطوزه که جاش خالیه تو خوردی؟!:razz:
    .
    .
    .
    هدیه بانو........
    قورباغه لدفن:w05:
    داداچت زنگ پروفمو سوزوند..:w06:
    مرسی بابت شعر زیبا به دل نشست جانا...
    نه سپیدم نه سیاهم
    نه چنانم که تو گویی
    نه چنینم که تو خوانی
    و نه آنگونه که گفتند و شنیدی
    نه سمائم نه زمینم
    نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم
    نه سرابم
    نه برای دل تنهایی تو جام شرابم
    نه گرفتار و اسیرم
    نه حقیرم
    نه فرستادۀ پیرم
    نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم
    نه جهنم نه بهشتم
    چُنین است سرشتم
    این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم
    بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...
    گر به این نقطه رسیدی
    به تو سر بسته و در پرده بگویــم
    تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را
    آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی
    خودِ تو جان جهانی
    گر نهانـی و عیانـی
    تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی
    تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی
    تو خود اسرار نهانی
    تو خود باغ بهشتی
    تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی
    به تو سوگند
    که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی
    نه که جُزئی
    نه که چون آب در اندام سَبوئی
    تو خود اویی بخود آی
    تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و
    بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی
    و گلِ وصل بـچیـنی....

    فريدون حلمي
    وووواااااای
    چفدر مزه میده اون یخ قهوه رو بذاری تو دهنت و مثل شکلات بخوری...... دلم خواست
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا