می دانی یه وقتایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تعطیل است
و بچسبانی پشت شیشه افکارت
باید به خودت استراحت بدهی...
دراز بکشی...
دست هایت را زیر سرت بگذاری
به اسمان خیره بشوی و بی خیال سوت بزنی
در دلت بخندی
به همه ی افکاری که پشت شیشه دلت صف کشیده اند
ان وقت با خودت بگویی بگذار منتظر بمانند