nazanin jamshidi
پسندها
3,225

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • آخر روزی

    دلت را خواهم برد

    اگر بار سفر بندی

    اگر تا سرزمینی دور

    بگریزی

    بدنبالت

    پروانه خواهم شد .

    راه گریزی نیست

    بیا

    محبوب دل من شو ....
    عاشقم اهل همین کوچه ی بن بست کناری

    که تو از پنجره اش پای به قلب من دیوانه نهادی

    تو کجا،کوچه کجا، پنچره ی بازکجا

    من کجا ،عشق کجا، طاقت آغاز کجا

    تو به لبخند و نگاهی

    من دلداده به آهی

    بنشستیم، تو در قلب و من خسته به چاهی

    گنه از کیست؟

    ار آن پنجره باز؟

    از آن چشم گنه کار؟

    از آن خنده معصوم؟

    از آن لحظه دیدار؟
    گاهی کسی می شود تکیه گاه دلت ....
    همین ک نباشد....
    همشن ک با محبت نگاهت نکند...
    انگار دنیا بر علیه توست ....
    انگار دنیا دیگر دنیا نیست...
    تنهاترین میشوی....

    چراغت خاموشه...اواتارتم ک عوض کردی خوبی عزیزم؟
    عیدت مبارک نازنین جوووونم
    .
    .
    .
    ببخش که نمیتونم عکس بذارم:gol::gol::gol::gol::love:
    mikhandam be ehsas khod akhar hanoz ham mesl kodakiam dostat daram be andaze setarehaie aseman ama nemidanam setareha chand ta hastan khodet beshmareshon ta bedone cheqadr dostet daram. veladat emam reza tabrik migam
    سخت هست لحظه ای که نباشی
    سخت هست وقتی حس نبودنت به سراغم میاید
    سخت هست وقتی سکوت میکنی به تمام احساس من
    سخت هست وقتی بسختی باور میکنی
    دوست داشتنم را
    منتظر لحظه ای هستم که دستانت را بگیرم

    در چشمانت خیره شوم

    دوستت دارم

    را بر لبانم جاری کنم

    منتظر لحظه ای هستم که در کنارت بنشینم

    سر رو شونه هایت بگذارم....از عشق تو.....

    از داشتن تو...اشک شوق ریزم

    منتظر لحظه ی مقدس که تو را در اغوش بگیرم

    بوسه ای از سر عشق به تو تقدیم کنم

    وبا تمام وجود قلبم و عشقم را به تو هدیه کنم

    آری من تو را دوست دارم

    و عاشقانه تو را می ستایم



    به چــــه تشبیه کنم نــام تو را

    به بــــهار

    یا به آبی زلال دریــــا….!

    ســـــاده تر می گویم

    تـــو

    تــــمامیت

    احساس منی …
    سفر که می روی دلتنگ می شوم..

    ورد می خوانم و به تمام چاله های بین راه فوت می کنم

    تا کور شوند و ترا نبینند!

    به تمام دره های دهان باز کرده فوت می کنم

    تا لال شوند و صدایت نکنند!

    به تمام سراب های روئیده بر کف جاده فوت می کنم

    تا بساطشان را از چشم های خسته ات جمع کنند!

    درختها را می بوسم تا سایه سارت شوند!

    ماه را می بوسم تا کوچه باغ های نهانی را نشانت دهند!

    روی پوست دستم انگشت می کشم

    و سعی می کنم از روی رگهای آبی دستم

    مسیرت را پیدا کنم!!

    آنجا که خط رگها را گم می کنم....نمی ترسم...!

    در خونم جریان داری..!!

    در پنهان ترین زاویه های تنهایی ام..!!!!

    دست خودم نیست اما...

    سفر که می روی دلتنگ می شوم...!!!!
    سلام عزیز دلم............من همینجام.:Dخوبی عروسکم؟؟؟؟؟
    پس فروردینی هستی هان؟؟؟؟؟؟یادم باشه جیگرطلا:redface:
    ســال ها شعر ســروده ام



    برای شــاعرانه ترین اعتــراف زندگی ام



    که در مــقابل چشــم هایت



    هیــچ گاه...



    هیچ حــرفی...



    برای گــفتن نــداشــته ام!!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا