خواهش میشه عزیزم
nazanin jamshidi
- عضویت
ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره
-
امروز روز عشق هست بهت تبریک میگم درست تا حالا کسی بهم تبریک نگفته اما خودم به تو تبریک میگم
در این دنیا تنها هستم
کاش متولد نمیشدم
اصلا خدا ما زن ها را آفریده
تـــا حسادت کنیم ،
تا نازمان خریدار داشته باشد
تا قهر کردنمان را جدی نگیرند
تا گریه هایمان را بخندانند
ما زن ها آفریده شده ایم تا زن باشیم
و تو با تمامِ مردانگیت ،
با تمامِ غرورت ،
به پایِ بهانه هایمان بنشینی
ما زن ها آفریده شده ایم ،
تا در عینِ سادگی های کودکانه مان
تکیه گاهِ خستگی های ِ شبانه ی مردانه ات شویم
و باور کن ،
امن تر از آغوش یک زن، وقتی تماما تو را عاشقی می کند وجود ندارد
خواهش این چه حرفیه فقط خیلی حوصله نداشتم
پژواک صدایم در کوه
میگوید سلام
اما میدانم
سلامی
در راه هست
ان هم به وسعت تمام
تنهاییم
بعضی از آدم ها انقدر نگاهشان
چشم هایشان
دست هایشان
مهربان است ..كه دلت میخواهد
یكبار در حقشان بدی كنی و نامهربانی
و ببینی نگاهشان،چشم هایشان،دست هایشان
وقتی نامهربان میشود چگونه است
در نهایت حیرت تو
میبنی
مهربان تر میشوند انگار
بدیت را با خوبی
نامهربانی ات را با مهربانی
پاسخ میدهند
چقدر دلم تنگ است برای دیدن چنین ادم مهربانی
میدانی دوستی چیست
این هست که
وقتی پر از غم هستی
کنارت باشد
وقتی دستانش را میگیری کنارت باشد
دوستت دارم
دوستت دارم خواهر من - نازنین من
سر هر کوچه میروم
صدای پای مرغان مهاجر میاید
نمیدانم کی مهاجرت کردم
تنها میدانم
خیلی وقت هست از میان ادمها سفر کرده ام
نمیدونم شاید حق با تو باشه و برای همین حس میکنم عوض شدم ولی از این ادم خوشم نمیاد دیگه کسی بیش از اندازه دوست نداره بلکه فقط اونایی که دوستش دارن دوست داره
اوه اره یادم رفت نه تو لطف داری الان که به همه همون عکسهای قدیمی نشون میدم تا کسی چهره الانم نبینه الان کمی عوض شدم شاید اگه میدیدی من میفهمیدی چی شدم
چقدر به تو وابسته ام
در اولین شب زمستان
دلم برای تو تنگ می شود
و گونه هایم
خیابان نمناک
یک شب پاییزیست ...
به یاد دارم
شبهایی را که تا سحر
در خیابان های این شهر پاییزی
در زیر بغض ابرهایت قدم بر می داشتم
و خاطرات شیرین درد را با تو تکرار می کردم
و سحرگاه
رفتگر
خاطرات را جارو می کرد و به جوی می سپارد ...
به یاد دارم
غرش آسمانت را
در هنگام آشتی دو ابر ...
پاییز! ای کاش می دانستم
به کجا خواهی رفت
تا نامه ایی برایت می نوشتم ...
پاییز! آن شب یادت هست ؟
یادت هست با هم باریدیم ؟
یادت هست تو بر من فریاد می زدی و من ...
فقط می باریدم ...
پاییز!!!
تو رفتی
ولی من به پاس آن شب
هنوز میبارم ..
پاییز
بهانه شب های دلتنگی
پاییز
پر احساس ترین معشوقه
پاییز
آغوش دلهای عاشق
ممنونم عزیزم خوب ندیدی من اینجوری دلت تنگ شده اگه ببینی چی میشه
اره به احتمال زیاد متاسفانه هنوز گوشیم نگرفتم ولی اگه اکی شد بهت میگم تا برنامه ات ردیف کنی تا هم ببینیم البته زیاد نمیمونم یه مدت کوتاه هستم
من هم نمیتونم فقط اخرین ارسال نگاه کردم همین
من دیگه زیاد نمیتونم بمونم
Click here to view the original image of 1919x1152px and 193KB.
نه باز نمیشه منظورم واسه دیروز بود کسی دید یا نه
برم ببینم اصلا پیامی توش به اسمی هست یا نه
مرسی خوبم اکی
میگم تایپکی که زدم استقبال شده
اسم باران بردارم یا بمونه
از ونوس خبری داری حالش خوب هست
سلام خوبی
خوش میگذره
چه خبر راستی تو هم نمیتونم پستها باز کنی -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...