قرارمان همینجا باشد
اینجا خانه ی دلتنگیهای من
اینجا میعادگاه عاشقانه های من
اینجا آرامگه من است
من خواهم نوشت
و تو آزادی بیایی و بخوانی و بنویسی
یا بیایی و بخوانی و ننویسی
و جاری خواهی شد در نوشته های من
و قلبت خواهد تپید در واگویه هایم
و تو در پی نوازشهایم سر بر زانوانم خواهی نهاد
و من بوسه ها خواهم دزدید از لبان شیرینت
وقتی در میان نوازشهایم مستِ مست شدی
و خواهی دید اینگونه برای همیشه تو را خواهم داشت
بی گله و شکایت از نبودنت
من با قلمم تو را آنگونه که میخواهم می آفرینم
و دوباره همچون روزهای زیبایمان ....
خودِ ِ خودِ عشق خواهی شد
یادت هست؟
همانکه دل از من ربود
همانکه همه ی زندگی اش بودم
و هنوز همه ی زندگی من است
همانکه چون کوه استوار ایستاده بود تا ابد !!
و هنوز چون کوه استوار ایستاده ام تا ابد
همانکه بی من نمیتوانست باشد
و هنوز بی او نمیتوانم باشم
دوباره خواهم آفرید
بیاو ببین
من میشوم خالق و تو میشوی مخلوق
دوباره نوازشت خواهم کرد
و تو بوسه خواهی کاشت بر گونه ام
و خورشید چشمانم خواهد درخشید
قرارمان همینجا
خانه ی دلتنگیهایم