زير بارانِ اين همه بي قراري ها ، قدم به قدم با خدايي كه قهر است با من و دنياي من ،
زير هق هق چشماني كه دلتنگند
پناه مي آورم به واژه هايي كه اين روزها با من غريبي مي كنند و اگر هم كنار هم بنشيند تنها به تصوير مي كشند:
منِ دلگيرِ پر از بارانِ اين روزها ...