MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • به به سلامتی اینجا برا منم باز شد:D
    یالله....................
    اگه سکه دو رو داره اسير دست بازاره
    نه عشقي داره تو کارش نه مهري داره بازارش
    تو که سکه نبودي يار بودي
    به ظاهر عاشق و غمخوار بودي
    منو گمراه کردي واي بر من
    تو هم افسونگر و مکار بودي
    این روزا گوزن رو سر نمی برن میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ




    این روزا طافو نمیریزن سرش سر گله شونو میکوبن به طاق




    آخر نمایشا بد شده همه نقش همو بازی می کنند




    اونایی که چشمشون به قدرته هم پیاله هاشو راضی می کنند




    نمی دونم اگه برگردیم عقب دل طوقی واسه کی پر میزنه




    اگه فرمونو یه شب دوره کنن چند تا چاقو پشت قیصر می زنه




    نمی دونم اگه برگردیم عقب داش آکل به عشق کی سر می کنه




    اگه رستمو ببینه روی خاک پشتشو بازم به خنجر می کنه




    پای روضه ی خودت گریه نکن وقتی گریه ننگ مردونگیه




    دوره ای که عاقلاش زنجیرین سوت دل شدن یه دیوونگیه




    این روزا دوره ی غیرت کشیه کی می دونه قیصر این روزا کجاست




    بکشی و نکشی می کشنت این جا بازارچه ی آب منگلیاست
    منم متاسفم محسن گفت بهتون توهین کردن ولی نمیدنم چرا؟ سرچی؟
    سلاااااام معین جان خوبی؟
    شنیدم دیگه نمیای تاپیک خودمونی؟ چراااااااا؟
    وایییییییییییییییییییییییییی از دست شما معین خان ....درود ... بدرود .... با کی شرط بستی این کلمه ها رو تو باشگاه میگی هاننننننننننننننننننننننننننننننننن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ :biggrin:
    مچکرم ..:gol:
    سلاممممممممممممممممممممممممممممممممم بر معین خان .......... خوبی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    مي خور که به زير گل بسي خواهي خفت
    بي مونس و بي رفيق و بي همدم و جفت
    زنهار به کس مگو تو اين راز نهفت
    هر لاله که پژمرد نخواهد بشکفت
    این روزا گوزن رو سر نمی برن میشکنن شاخشو میفرستن تو باغ


    این روزا طافو نمیریزن سرش سر گله شونو میکوبن به طاق


    آخر نمایشا بد شده همه نقش همو بازی می کنند


    اونایی که چشمشون به قدرته هم پیاله هاشو راضی می کنند


    نمی دونم اگه برگردیم عقب دل طوقی واسه کی پر میزنه


    اگه فرمونو یه شب دوره کنن چند تا چاقو پشت قیصر می زنه


    نمی دونم اگه برگردیم عقب داش آکل به عشق کی سر می کنه


    اگه رستمو ببینه روی خاک پشتشو بازم به خنجر می کنه


    پای روضه ی خودت گریه نکن وقتی گریه ننگ مردونگیه


    دوره ای که عاقلاش زنجیرین سوت دل شدن یه دیوونگیه


    این روزا دوره ی غیرت کشیه کی می دونه قیصر این روزا کجاست


    بکشی و نکشی می کشنت این جا بازارچه ی آب منگلیاست
    هر جا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه


    ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه


    اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه


    هرروز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه


    جایی که من تنها شدم شب قبله گاهه آخره


    اینجا تو این قطب سکوت


    کابوس طولانی تره


    من ماه میبینم هنوز این کور سوی روشنه


    اینقدر سو سو می زنم شاید یه شب دیدی منو


    هرجا چراغی روشنه از ترس تنها بودنه


    ای ترس تنهایی من اینجا چراغی روشنه


    اینجا یکی از حس شب احساس وحشت می کنه


    هر روز از فکر سقوط با کوه صحبت می کنه
    در جان عاشق من


    شوق جدا شدن نیست


    خو کرده ی قفس را


    میل رها شدن نیست


    من با تمام جانم


    پر بسته و اسیرم


    باید که با تو باشم


    در پای تو بمیرم
    نفس باد صبا مشك فشان خواهد شد...........عالم پير دگر بار هجوان خواهد شد
    ارغوان جام عقيقى به سمن خواهد داد..........چشم نرگس به شقايق نگران خواهد شد
    اين تطاول كه كشيد از غم هجران بلبل.........تا سرا پرده ی گل نعره زنان خواهد شد
    گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگير.............مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد
    اى دل ار عشرت امروز به فرد افكنى..........مايه نقد بقا را كه ضمان خواهد شد
    ماه شعبان منه از دست قدح كاين خورشيد از نظر تا شب عيد رمضان خواهد شد
    گل عزيز است غنيمت شمريدش صحبت........... كه به باغ آمد از اين راه و از آن خواهد شد
    مطربا مجلس انس است غزل خوان و سرود...........چند گوئى كه چنين رفت و چنان خواهد شد
    خيالِ دلكشِ پرواز در طراوتِ ابر
    به خواب ميماند.
    پرنده در قفس خويش
    خواب ميبيند.

    پرنده در قفس خويش
    به رنگ وروغن تصوير باغ مي نگرد.
    پرنه مي داند
    كه باد بي نفس است
    وباغ تصويري است.
    پرنده در قفس خويش
    خواب ميبيند.
    ه.ا(سايه)
    عصر ما عصر فریبه
    عصر اسمای غریبه
    عصر پژمردن گلدون
    چترای سیاه تو بارون
    شهر ما شهر شلوغ
    وعده هاش همش دروغه
    آسمونش پر دوده
    قلب عاشقاش کبوده
    کاش تو قحطیه شقایق
    بشینیم توی یه قایق
    بزنیم دلو به دریا
    من و تو تنهای تنها
    اونقدرمیریم که ساحل
    از منو تو بشه غافل
    قایقو با هم میرونیم
    اونجا تا ابد می مونیم
    جایی که نه آسمونش
    نه صدای مردومونش
    مثل اینجا دروغی
    و آهنی نیست
    پس گلم یادت بمونه
    کسی هم اینو ندونه
    زنده بودیم اگه فردا
    وعده ی ما لب دریا.
    سلام معین عزیز ووو متشکرم از گل های قشنگت دوست عزیز ..........
    بله كدووومش؟هيچ خبرى نيس جز دلتنگى......شما چه خبر؟
    تشكر ميكنم.مرسى مودبانه ى بد نيستمم؟!يا يعنى خوبم؟
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا