MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • 1- شناخت پايه‏هاى ايمان:
    ايمان بر چهار پايه استوار است: صبر، يقين، عدل و جهاد. صبر نيز بر چهار پايه قرار دارد. شوق، هراس، زهد و انتظار. آن كس كه اشتياق بهشت دارد، شهوت‏هايش كاستى گيرد، و آن كس كه از آتش جهنّم مى‏ترسد، از حرام دورى مى‏گزيند، و آن كس كه در دنيا زهد مى‏ورزد، مصيبت‏ها را ساده پندارد، و آن كس كه مرگ را انتظار مى‏كشد در نيكى‏ها شتاب مى‏كند.
    يقين نيز بر چهار پايه استوار است: بينش زيركانه، دريافت حكيمانه واقعيّت‏ها، پند گرفتن از حوادث روزگار، و پيمودن راه درست پيشينيان. پس آن كس كه هوشمندانه به واقعيّت‏ها نگريست، حكمت را آشكارا بيند، و آن كه حكمت را آشكارا ديد، عبرت آموزى را شناسد، و آن كه عبرت آموزى شناخت گويا چنان است كه با گذشتگان مى‏زيسته است. و عدل نيز بر چهار پايه بر قرار است: فكرى ژرف انديش، دانشى عميق و به حقيقت رسيده، نيكو داورى كردن و استوار بودن در شكيبايى. پس كسى كه درست انديشيد به ژرفاى دانش رسيد و آن كس كه به حقيقت دانش رسيد، از چشمه زلال شريعت نوشيد، و كسى كه شكيبا شد در كارش زياده روى نكرده با نيكنامى در ميان مردم زندگى خواهد كرد. و جهاد نيز بر چهار پايه استوار است:
    امر به معروف، و نهى از منكر، راستگويى در هر حال، و دشمنى با فاسقان. پس هر كس به معروف امر كرد، پشتوانه نيرومند مؤمنان است، و آن كس كه از زشتى‏ها نهى كرد، بينى منافقان را به خاك ماليد، و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه پايدارى كند حقّى را كه بر گردن او بوده ادا كرده است، و كسى كه با فاسقان دشمنى كند و براى خدا خشم گيرد، خدا هم براى او خشم آورد، و روز قيامت او را خشنود سازد.
    2- شناخت اقسام كفر و ترديد:

    و كفر بر چهار ستون پايدار است: كنجكاوى دروغين، ستيزه‏جويى و جدل، انحراف از حق، و دشمنى كردن، پس آن كس كه دنبال توهّم و كنجكاوى دروغين رفت به حق نرسيد. و آن كس كه به ستيزه‏جويى و نزاع پرداخت از ديدن حق نا بينا شد، و آن كس كه از راه حق منحرف گرديد، نيكويى را زشت، و زشتى را نيكويى پنداشت و سر مست گمراهى‏ها گشت، و آن كس كه دشمنى ورزيد پيمودن راه حق بر او دشوار و كارش سخت، و نجات او از مشكلات دشوار است. و شك چهار بخش دارد: جدال در گفتار، ترسيدن، دو دل بودن، و تسليم حوادث روزگار شدن. پس آن كس كه جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاريكى شبهات بيرون نخواهد آمد، و آن كس كه از هر چيزى ترسيد همواره در حال عقب نشينى است، و آن كس كه در ترديد و دو دلى باشد زير پاى شيطان كوبيده خواهد شد، و آن كس كه تسليم حوادث گردد و به تباهى دنيا و آخرت گردن نهد، و هر دو جهان را از كف خواهد داد.
    اى ابا ذر همانا تو براى خدا به خشم آمدى، پس اميد به كسى داشته باش كه به خاطر او غضبناك شدى، اين مردم براى دنياى خود از تو ترسيدند، و تو بر دين خويش از آنان ترسيدى، پس دنيا را كه به خاطر آن از تو ترسيدند به خودشان واگذار، و با دين خود كه براى آن ترسيدى از اين مردم بگريز. اين دنيا پرستان چه محتاجند به آنچه كه تو آنان را از آن ترساندى، و چه بى نيازى از آنچه آنان تو را منع كردند. و به زودى خواهى يافت كه چه كسى فردا سود مى‏برد و چه كسى بر او بيشتر حسد مى‏ورزند اگر آسمان و زمين درهاى خود را بر روى بنده‏اى ببندند و او از خدا بترسد، خداوند راه نجاتى از ميان آن دو براى او خواهد گشود. آرامش خود را تنها در حق جستجو كن، و جز باطل چيزى تو را به وحشت نيندازد. اگر تو دنياى اين مردم را مى‏پذيرفتى، تو را دوست داشتند، و اگر سهمى از آن بر مى‏گرفتى دست از تو بر مى‏داشتند.
    شب به گلستان تنها منتظرت بودم
    بـاده نا کــامی در هجـــر تـو پیمودم


    منتظرت بودم منتظرت بودم


    آن شـب جـان فرسـا من بی تـو نیاسودم
    وه که شدم پیر از غم آن شب و فرسودم


    منتظرت بودم منتظرت بودم


    بودم همه شب دیده به ره تا به سحر گاه
    ناگـه چـو پـری خـنـده زنـان آمـــدی از راه




    غمها به سر آمد زنگ غم دوران از دل بزدودم


    منتظرت بودم منتظرت بودم


    پیش گلها شاد و شیدا می خرامی در قامت موزونت
    فتنــه دوران دیــده تـو از دل و جـان من شده مفتونت


    در آن عشق و جنون مفتون تو بودم
    اکنــون از دل مـن بشنـو تـو سرودم


    منتظرت بودم منتظرت بودم
    منتظرت بودم منتظرت بودم
    یک عمر گذشت وتونیامدیصبرم به آخررسیدو تو نیامدی
    غزل غزل ترانه شدم
    مطلع بیتهای خرابم و تونیامدی
    سکوت سرد جادهای انتظار
    چراغی شدم ازاین ره وتونیامدی
    سادگی وصداقت تمام فصول
    فصلی برای شکفتن شدم وتو نیامدی
    غبار غمی به دلم نشانده جدایی
    دشتی برای آمدنت شدم وتو نیامدی
    از من گذشت عمری به سادگی
    عمری به رهت نشستم وتو نیامدی
    من صبر تلخ روزهای عاشقیم
    تلخی سراب برای تشنگی شدم وتو نیامدی
    سلام معین جان.....
    خیلی خیلی ممنون و بسیار زیبا مثل همیشه...:gol::gol::gol:
    ای بابا..توکل به خدا...
    صبر..صبر...
    واستعینوا بالصبر و الصلاه انها لکبیره الا علی الخاشعین...
    سلام..ای از دست این باشگاه!!!جون دادم تا اومد...ببخشید دو بار شد...ولی به دوبار خوندنش می ارزه:D
    خوبین؟؟
    کـجــاي ايـن جــنـگـل شــب
    پنهون مي شي خورشيدکم
    پشـت کدوم ســد ســکـوت
    پـر مـي کــشــي چــکـاوکم

    چرا بـه من شک مي کنی
    مـن کـه مـنـــم بـرای تــو
    لبـریـزم از عـشــق تــو و
    سـرشــارم از هــوای تــو

    دسـت کدوم غزل بـدم
    نـبــض دل عـاشـقـمـو
    پشت کدوم بهانه باز
    پنهون کنم هق هقـمو

    گـریه نمی کنم نـــرو
    آه نمی کـشـم بشین
    حرف نمی زنـم بمـون
    بغض نمی کنم ببیـن

    سفر نکن خورشیدکم
    ترک نکن منو نرو
    نبودنت مرگه منه
    راهییه این سفر نشو
    نزار که عشق من وتو
    اینجا به اخر برسه
    بری تو و مرگ من از
    رفتن تو سر برسه

    گـریه نمی کنم نـــرو
    آه نمی کـشـم بشین
    حرف نمی زنـم بمـون
    بغض نمی کنم ببیـن

    نـوازشــم کــن و بـبـیــن
    عشق می ریزه از صدام
    صدام کــن و ببـین که باز
    غنچه می دن تـرانه هام
    اگر چه من به چـشـم تو
    کمـم قـدیمی ام گمـم

    آتشـفشـان عـشـقـمـو
    دریـــای پــر تـلاطــمــم

    گـریه نمی کنم نـــرو
    آه نمی کـشـم بشین
    حرف نمی زنـم بمـون
    بغض نمی کنم ببیـن
    چشم داداش گلم........اینقد + نشین بیا یکم بزنمت:w07::w07::w07:
    تو که گفتی شمارشو نداری:D.شیطون شدیاااااا
    اما جدا از شوخی خیلی تاپیک خوبی بوده
    واقعااااا همه مواردش درست;)کارت درسته داداش معین
    چشمممممممممممممممممم.....میزاریم خودش تنهایی خاموش بشه
    خودت خوبی؟
    سلام
    معین جان این اخرین تاپیک بود دارم امشب میرم
    سلام منو به بچه ها برسون
    بگو دلم براشون تنگ میشه
    :biggrin:.ای جان ببین اون چه کوه آتشفشانی شده که داداش معین ازش حساب میبره........میگم یکم نفت بیار منم آتیش.....کارشو بسازیم:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا