MOΣIN
پسندها
4,553

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • من ندانم که کیم
    من فقط می دانم......
    که تویی شاه بیت غزل زندگیم
    سلام
    چطوری شما؟
    مارو نمیبینی خوشی؟
    راستی اواتار و عکس پروف جدید خوبه؟؟؟!!!
    بعد از قرنی عوضشون کردم!
    متولدین خرداد ماه :
    با من به رویا بیا به رویای عشق
    بیا تا بر فراز بلندترین کوه گام نهیم
    بیا تا در ژرف ترین اقیانوس شنا کنیم
    بیا تا به دورترین ستاره ها پر کشیم
    بر عشق ما هیچ چیز ناممکن نیست

    بهترین عاشق دنیاست و گفتارها و دل او پر ز رویاهای عاشقانه است.
    اولین روز بارانی را به خاطر داری؟غافلگیر شدیم چتر نداشتیم خندیدیم دویدیم و به شالاپ شلوپ های گل آلود عشق ورزیدیم
    دومین روز بارانی چطور؟ پیش بینی اش را کرده بودی چتر آورده بودی و من غافلگیر شدم سعی می کردی من خیس نشوم و شانه سمت چپ تو کاملا خیس بود
    و سومین روز چطور؟ گفتی سرت درد می کند و حوصله نداری سرما بخوری چتر را کامل بالای سر خودت گرفتی و شانه راست من کاملا خیس شد . و و و و چند روز پیش را چطور؟ به خاطر داری؟ که با یک چتر اضافه آمدی و مجبور بودیم برای اینکه پین های چتر توی چش و چالمان نرود دو قدم از هم دورتر راه برویم . . . فردا دیگر برای قدم زدن نمی آیم تنها برو . .


    :cry::cry::cry::cry::cry:
    تو که تنها نمیمونی ، من تنها رو دعا کن
    خاطراتم رو نگه دار ، اما دستام رو رها کن
    به همین سادگی رفتی بی خداحافظ ، عزیزم
    سهم تو شد روز تازه ، سهم من اشک که بریزم
    به همین سادگی کم شد عمر گل بوته تو دستم
    گله از تو نیست میدونم ، خودم اینو از تو خواستم
    به جون ستاره هامون ، تو عزیزتر از چشامی
    هر جا هستی خوب و خوش باش،تا ابد بغض صدامی
    تورو محض لحظه هامون ، نشه باورت یه وقتی
    که دوست ندارم ، اینو بخدا ، گفتم به سختی
    من اگه دوست نداشتم ، پای غمهات نمی موندم
    واست این همه ترانه از ته دل نمیخوندم
    اگه گفتم برو خوبم ، واسه این بود که میدیدم
    داری آب میشی میمیری اینو از همه شنیدم
    دارم از دوریت میمیرم ، تا کنار من نسوزی
    از دلم نمیری عمرم ، نفسامی که هنوزی
    تورو محض خیره هامون که نفس نفس خدا شد
    از همون لحظه که رفتی ، روحم از تنم جدا شد
    تو که تنها نمیمونی ، من تنها رو دعا کن
    خاطراتم رو نگه دار ، اما دستام رو رها کن
    دست تو اول عشقه ، بسپرش به آخرین مرد
    مردی که پشت یه دیوار واسه چشمات گریه میکرد
    سلام
    خواهش میکنم
    آره با صدای استاد شجریان
    منم این آهنگ و خیلی دوست دارم
    در نمازم خم ابروی تو در یاد آمد...حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
    از من اکنون طمع صبر و دل و هوش مدار ...کان تحمل که تو دیدی همه بر باد آمد
    باده صافی شد و مرغان چمن مست شدند ...موسم عاشقی و کار به بنیاد آمد
    بوی بهبود ز اوضاع جهان می‌شنوم ...شادی آورد گل و باد صبا شاد آمد
    ای عروس هنر از بخت شکایت منما ...حجله حسن بیارای که داماد آمد
    دلفریبان نباتی همه زیور بستند ...دلبر ماست که با حسن خداداد آمد
    زیر بارند درختان که تعلق دارند ...ای خوشا سرو که از بار غم آزاد آمد
    مطرب از گفته حافظ غزلی نغز بخوان ...تا بگویم که ز عهد طربم یاد آمد
    ببخشید دیر شد


    بی قرارم من و امشب شبی بی حوصله دارم........از نبودنش کنارم من یه دنیا گله دارم
    شبنم سردی دوباره بوسه زد به روی گونم............تو هجوم بی کسی هام واسه تو می لرزه شونم
    تن خسته از رمونه تپشای قلب داغون.................سایبون عشقمون کو؟تو دیگه دل و نسوزون
    این روزام چشام به راهه ,چشم به راه دیدن تو.....منتظر میمونه وقتش برسه رسیدن تو
    روشنی طلعت تو ماه ندارد...پیش تو گل رونق گیاه ندارد
    گوشه ابروی توست منزل جانم...خوشتر از این گوشه پادشاه ندارد
    تا چه کند با رخ تو دود دل من ...آینه دانی که تاب آه ندارد
    شوخی نرگس نگر که پیش تو بشکفت ...چشم دریده ادب نگاه ندارد
    دیدم و آن چشم دل سیه که تو داری ...جانب هیچ آشنا نگاه ندارد
    رطل گرانم ده ای مرید خرابات ...شادی شیخی که خانقاه ندارد
    خون خور و خامش نشین که آن دل نازک ...طاقت فریاد دادخواه ندارد
    گو برو و آستین به خون جگر شوی ...هر که در این آستانه راه ندارد
    نی من تنها کشم تطاول زلفت ...کیست که او داغ آن سیاه ندارد
    حافظ اگر سجده تو کرد مکن عیب ...کافر عشق ای صنم گناه ندارد
    ساقي بيا که يار ز رخ پرده برگرفت...کار چراغ خلوتيان باز درگرفت
    آن شمع سرگرفته دگر چهره برفروخت...وين پير سالخورده جواني ز سر گرفت
    آن عشوه داد عشق که مفتي ز ره برفت...وان لطف کرد دوست که دشمن حذر گرفت
    زنهار از آن عبارت شيرين دلفريب...گويي که پسته تو سخن در شکر گرفت
    بار غمي که خاطر ما خسته کرده بود...عيسي دمي خدا بفرستاد و برگرفت
    هر سروقد که بر مه و خور حسن مي فروخت...چون تو درآمدي پي کاري دگر گرفت
    زين قصه هفت گنبد افلاک پرصداست...کوته نظر ببين که سخن مختصر گرفت
    حافظ تو اين سخن ز که آموختي که بخت...تعويذ کرد شعر تو را و به زر گرفت
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/368563-می-خواهم-بر-گردم-به-روزهایی?p=4974152#post4974152
    بعضــی هــا ،بهتـــر اسـت در حــدّ ِ یـک آرزو بــمانـند !

    بـــرآورده شـدنشــان ،به بهــای ِ شکـستن ِ دلــت تمــام می شـود !!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا