المپیک زمستانی و ...
-
جدی؟
آخی بهت نارو زده؟؟
چقزه بد؟
جدی؟
حالا چرا بهم زدید؟
از هم سیر شده بودید دنبال بهونه بودید؟
یعنی چی؟
ببخشید درست متوجه نشدم منظورتونو؟
نمی خوام شعار داده باشما ولی من یه دسته گلو به هرچیزی ترجیح میدم!!
میسی خوبم!!
درست یادم نی ولی فکر کنم مال شهر قصه هاست!!!!!!!!!!!
چه جالب!!
تو اونجا چیکار میکردی؟؟؟
سلام
فيناله حياتيه ممنون ميشم به من راي بديد.
.
.
http://www.www.iran-eng.ir/showthread.php?t=152691
.
.
[IMG]pishapish valentine mobarak ...
man zood pishvaz raftam shayad on rooz nabasham
...
beterekoonin
haahahah khondidiiiiiiiiiiim
mer30 nazare lotfete
male tire emssale
are dige pir shodim
sherkat kardim james mer30 az etela resanit
کلیپ تصویری موبایل با حجم 1.7 مگابایت.جنبش سبز.
بعد از باز شدن صفحه بر روی گزینه گزینه دریافت فایل کلیک راست کنید سپس گزینه Save target as... رابزنید.
http://www.persiangig.com/pages/download/?dl=http://mohsen-moghadam.persiangig.com/jonbeshe%20sabz.3gp
حتما دانلود کن.پخشش کن.
در جنگ صفین قران ها برسر نيزه کردند و جلوي قرآن ناطق ايستادند.
دوستاي من ٰچه اصلاح طلب چه اصول گرا چه بي طرف بياييد طلسم تکرار تاريخ رو بشکنيم و اجازه نديم با سو استفاده از احساسات مذهبي ما سر پوش روي جنايت هاشون بزارن
قابلی نداشت
اکنون هزاران سال از میلادِ مسیح گذشته است و سیاهی شب هنوز هم ستاره های دنباله دارش را به صلیب می کشاند،
و صدای شیرین آزادی، همچنان زیر لب های به ارسات کشیده انسان، زمزمه خواهد شد؛
تا آن زمان که حضور عیسی مسیح،
در تمامی قلب های منتظر ظهورش احساس شود!
یلدا یعنی یادمان باشد زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت
یلدایتان مبارک
مرد پاک را نیز زندگی و زمان تنها نمی گذارد ، زندگی اش از او دفاع می کند ، زمان تبرئه اش می کند.
مهندس مهدی بازرگان
مردی از بین ما رفت که بالاترین مقام دنیایی نتونست اون رو از ایستادن جلوی ظلم و بی عدالتی منصرف کنه.آزادی اش مبارک
ببخشید من نتونستم چیزی نگم آخه عاشق متالیکام
سلطانه
کاره تو هم صد در صد درسته
دخترک در برابر دفتر خاطراتش نشست ...
آرام آنها را ورق زد ...
صحنه ها پی در پی اجرا می شدند ...
کارگردان ناتوانی بود که از مونتاژصحنه ها برنمی آمد !
بادی وزید ...
برگها به سرعت ورق خوردند ...
مثل سالهایی که سریع و بی سر وصدا از پیش چشمانش عبور کردند ...
و او غرق در اوهام دنیا
رفتن هیچ کدام را حس نکرد ...
....
خدایی دید ...
نوری دید ...
تسبیح... گل...پرنده...درخت...
و حالا اشرف مخلوقات : انسان !
اشرفی که کنار ادات ایمان
گل...پرنده ... درخت
احساس حقارت می کرد !
...
باران بارید ...
خاطراتش را شست و با خود برد !
او ماند ...
بغض ماند ...
تنهایی ماند ...
و
نوری که در خاطراتش گم شد ...!
NasibeH
ممنون عزیز که بهم سر زدیبرای تو هم همین طور
ممنونم عزیزم
قربون روح بزرگت..... -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
