"گاهي اوقات
گفتن بعضي کلمات
انقدر سخت مي شود
که شکستن بغض سينه براي هميشه نا ممکن است
....دوستت دارم ...
مي نويسم ..
به همه مي گويم....
اما در مقابل ديدگانت
صدايي از من بر نمي آيد
مي خواهم فرياد بزنم
در آغوش بر گيرمت
اما ترديدي مبهم توانش را از من مي گيرد
حال تو مي روي
نمی خواهم بروی
!..بمان
اما تمناي محاليست
که بمان و منتظر باش
دورتر مي شوي .
و من دريغ از يک کلمه:
!.....بمان"