"من"! نمی فهمی چه می گویم ؟ تعارف ها کنار
جای تو آنجاست. . . آنجا. . . آن طرف. . . بالای دار
"من"! تو زندانی برایم، دست و پایم را نگیر
"من"! رهایم کن ، برایم مرز می سازی، بمیر !
"من"! خداحافظ که دارم می روم آن دورتر
می روم آنجا که باشم بر بدی مجبورتر !
"من"! مرا می بخشی آیا؟ قدر تو نشناختم
راه ها هموار شد من هم خودم را باختم
"من"! فقط رویم سیاه ست از گناهان بدم
خوب می دانم که از درگاه بالا هم ردم
"من"! خداحافظ فقط شرمنده ام تنها همین
"من"! تو را می بازم و از من فقط می ماند این . . .