باید آگاهی بدی!
گرچه بی خبری خوش خبری است !
گرچه بی خبری خوش خبری است !
-
همیشه واقعیت تلخ بوده....!
اگه چشم دیدن داشته باشی بدترشو همین نزدیکا هم میشه دید!
سلام
چی بگم والا !
خواهش میکنم
بله میبینم که خیلی کم میایید نت
انشاا... هرجاهستید موفق باشید
چشم درست شد بهتون خبر میدم
درپناه حق
سلام مریم خانوم شبتون بخیر.بله خوبه ولی چند روزه بخاطر منظم شدن بعضی از تالار ها فعال نیست و آدرسشم عوض شده.شما که افتخار ندادین عضو بشین
سلام دوست عزیز ، نیستی ؟، خوبی ؟ ، سر بزن ، دوستان که نیستن سایت صفا نداره
بدو بدو تبریک بگو افشین مدیر شده......هوراااااااااااااااا اا
مرسیییییییی خودت گلی
سلام مریم جوووووون
بیا بابا یاهوم !ممنون به خاطر پذیرفتن دوستی
ممنون
نکنه شما ازم تعریف کنی
خواهش میکنم...
موفق باشین
افرین دست راستت زیر سر ما....دی
خوب تازه درسم تموم شده شما کار سراغ داری بریم سر کارراستی چرا به قیافم نمیخوره بیکار باشم؟
من تابستون پارسال رفتم سر کار کارمندی....شدم یه کارمند، که از صبح میره سر کار و شب میاد....
آره شبکه خیلی جذابه، مخصوصا وقتی خوب پیش بری میبینی خیلی خیلی جالب ترم میشه....
من یه فکرایی دارم واسه باشگاه، انشالله اگه بشه در کنار اون آموزش لینوکسم که کم کم فسیل داره میشه، یه آموزش دیگه هم بزارم....اگه فرصت کنم البته...
نه من خبره نیستم....من کار عملی که کردم به صورت حرفه ای، فقط 3 ماه دانشگاه فردوسی بخش شبکه بودم...که اونم زیاد مفید نبود....پس من کاملا مبتدی ام، اما شبکه کار در باشگاه هستن از بچه ها.......
یکم توی تالار شبکه دور بزنی،میبینیشون
نکنه مهندس دنبال درس و شوهر و بچه و اوارگی و بدبختی بودی
منم دلم واست تنگ شده بود!!!
اییی بد نمیگذره فعلا که بیکار و الافیمشما خوش گذشته
من یه زمانی کار شبکه میکردم، حدودا یکسال و نیم پیش....
اما الان دیگه نه....خیلی فاصله گرفتم از اطلاعاتم....انشالله دارم شروع میکنم به مطالعه که اطلاعاتم فسیل نشه....
به شما هم پیشنهاد میکنم لینوکس حتما حتما یاد بگیر....چون وقتی لینوکس کار باشی بازار کار خیلی خوبی منتظرته...
سلام...
شب شما هم بخیر....
بفرمایین.
سلام ابجی مریم خودم
خوبی؟
من که هستم سعادت دیدار شمارو نداشتم
بادهای سهمگینی می وزد
موجهای خشمگین می خیزد از دریا
در گذرگاه حیات و زندگی
کوه اگر باشی،توانی ماند
روی در روی هزاران موج
سینه اندر سینه هر باد...هر طوفان
کاه، اگر باشی چه می دانی
خرمنی را در مسیر بادها بنگر
آنچه مانده گندم است
و آنچه باد،آن را رباید کاه!!!!
توی پس کوچه ی چشمات دل من گم شده باز
دنبال عشقم می گردم دنبال یه سروناز
دنبال یه راهه دررو ، از قمار عشق تو
ولی نه ، دلم میگه این یکی رو حتما بباز
نازنین از تو قفس دلم برات پر میکشه
دنبالت میام به هر جا ، تا به هر جا که بشه
نمی خوام تو رو ببینه غیر من ، حتی یه گل
میگم ای وای نکنه ، نکنه که اون عاشقشه
بیا بریم از این دیار ، بیا بریم تنهام نذار
بیا بسازیم قصر عشقی واسه هم پروانه وار
بیا که من منتظرم ، بدون تو دربدرم
بیخیال حرف مردم شو ، بیا بشیم دو یار
ناز و ادات قشنگترین درد و غمای عالمه
آخرش هُرم چشات ، آتیش به جونم میزنه
چقدَر فرار کنم از دو چشای اطلسی
عزیزم ناز نگات بسته به این جون منه
سلام
مرسی که دعوتمو قبول کردی
به به اجی مریم
منم کمتر میام
چه خبرا؟
چیکارا میکنی
؟
[/URL]
شبتون خوش
خب من بچه خوبییییییییییی هستم..درسم رو خوندم...دی:
ببخشید .. نقاشی رو اشتباه اومدم
بله بله .. پس درستون هم خوبه ..
درست رو خوب نمیخونی .. بخاطر این درجا میزنی ..
سیلام مریمیییییی....خوبیییییییی؟
چرا پاتوق بچه ها تو کتاباست...دارن اونجا پرسه میزنن....
آره ساکته ..
زندگی پر از دوران مختلفه .. این هم یه دوره اش هست -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
