مریم جون سرعتم خیلی کمه..ادامه صحبت تقریباً برام ناممکنه
اگه کاری نداری من برم ..یا اگه ناراحت نمیشی بریم تو چت حرف بزنیم
اگه کاری نداری من برم ..یا اگه ناراحت نمیشی بریم تو چت حرف بزنیم
-
سرعت شما هم کم شده؟
فک کنم پیام آخری رو حذف کردی-درسته؟
حساس شدیا...اون کیه؟ میتونی بگی؟
میشه بپرسم چرا اون کی رو متمایز کردی؟
از همین باشگاهه؟
آره راست میگی بخدا.شانس آوردم
شما چی دوست خوب داری؟
سرعتم خیلی پایین اومده
اصلا نمیشه ..میشه پیاماتو بزاری تو پروفم ؟
اگه میخای پیام بدی-لطفاً تو ژروفم بذار
من که سرعتم خیلی پایینه
شما رو نمیدونم
این پاماتو به زور باز میکنم
چرا تا این وقت بیداری؟
من که داشتم با دوستم چت میکردم در مورد یه پروژه
سلام
بیداری هنو...!!!
مثل اینکه وقت نداریبا من حرف بزنی
آرزوی لحظه های خوش
بای
سلام.
احوال شما؟ خوبی؟
سلام مهندس چطوری؟
خوبی؟
یادی از ما نمیکنی چرا؟ ها؟؟؟؟؟
دیگه دوسمم ندالی؟؟؟
بابا...نبودم دیگ
دلم واست یه ذره شده آبجی جووووونم
سلام عزیزم وای چقدر خوشحالم الان!!!چه عجب!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
اگه کسی عاشقت شد؛
تو هیچ مسئولیتی در قبالش نداری؛
مگر اینکه تو هم عاشقش بشی؛
...
اما اگه یکی بهت اطمینان کرد؛
تو در مقابلش مسئولی؛
حتی اگه بهش اطمینان نداشته باشی ...!
salam.are you OK?سلام
مرسی مریم جان
سلام .
دیدن این مطلب ، خالی از لطف نیست .
«« وصیت نامه ی آلبرت انیشتین »»
سپاس...
خدا نتنه نانان جونمممممممممممممم
دوسد دالم یه خلده قد یه سوکس ملده...سلت تلاه دذاستم سوکسه هنوز نملده
ﻭ ﺍﯼ ﺑﻬﺎﻧﻬﯽ ﺷﯿﺮﯾﻨﺘﺮ ﺍﺯ ﺷﮑﺮﻗﻨﺪﻡ
ﺑﻪ ﻋﺸﻖِ ﭘﺎﮎ ﮐﺴﯽ ﺟﺰ ﺗﻮ ﺩﻝ ﻧﻤﯿﺒﻨﺪﻡ
ﺑﻪ ﺩﯾﻦ ﺍﯾﻨﻬﻤﻪ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮ ﺍﺣﺘﯿﺎﺟﯽ ﻧﯿﺴﺖ
ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﮏ ﺗﻮﯾﯽ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﻡ
ﻫﻤﯿﻦ ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻫﺮ ﻟﺤﻈﻬﺎﯼ ﮐﻪ ﻣﯿﮕﺬﺭﺩ
ﮔﺴﺴﺘﻨﯽ ﻧﺸﻮﺩ ﺑﺎ ﺩﻝ ﺗﻮ ﭘﯿﻮﻧﺪﻡ
ﻣﺮﺍ ﮐﻤﮏ ﮐﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺲ ﮐﻪ ﮔﺎﻣﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ
ﻧﻤﯿﺒﺮﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﻣﻘﺼﺪ ﻧﻤﯿﺮﺳﺎﻧﻨﺪﻡ
ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﻌﺮ ﺳﺮﻭﺩﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﻬﺮ
ﻭﻟﯽ ﻧﻪ! ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻣﺶ ﻧﺸﺪ ﺧﻮﺷﺎﯾﻨﺪﻡ
ﺗﻮﯾﯽ ﺑﻬﺎﻧﻬﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮِ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﻭﺭ ﮐﻦ
ﮐﻪ ﺩﺭ ﺳﺮﻭﺩﻥ ﺍﯾﻦ ﺷﻌﺮﻫﺎ ﻫﻨﺮﻣﻨﺪﻡ
سلام مريم خوبي؟ شرمنده دير ج دادم..
كوشي؟ رفتي؟مريمممممممممممممممممممممممممم
تصاویر نور آفتاب از نگاه آسمان
ﺑﻪ ﯾﮏ ﭘﻠﮏ ﺗﻮ ﻣﯿﺒﺨﺸﻢ ﺗﻤﺎﻡ ﺭﻭﺯ ﻭ ﺷﺒﻬﺎ ﺭﺍ
ﮐﻪ ﺗﺴﮑﯿﻦ ﻣﯿﺪﻫﺪ ﭼﺸﻤﺖ ﻏﻢ ﺟﺎﻧﺴﻮﺯ ﺗﺒﻬﺎ ﺭﺍ
ﺑﺨﻮﺍﻥ! ﺑﺎ ﻟﻬﺠﻬﺎﺕ ﺣﺴّﯽ ﻋﺠﯿﺐ ﻭ ﻣﺸﺘﺮﮎ ﺩﺍﺭﻡ
ﻓﻀﺎ ﺭﺍ ﯾﮑﻨﻔﺲ ﭘُﺮ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﮕﺬﺍﺭ ﻟﺒﻬﺎ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭ ﺩﻝ ﻣﻦ ﺭﺍ ﭼﻪ ﮐﺎﺭﺕ ﺑﺎ ﺩﻝِ ﻣﺮﺩﻡ!
ﺗﻮ ﻭﺍﺟﺐ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎ ﺁﻭﺭ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ ﻣﺴﺘﺤﺒﻬﺎ ﺭﺍ
ﺩﻟﯿﻞِ ﺩﻟﺨﻮﺷﯿﻬﺎﯾﻢ! ﭼﻪ ﺑُﻐﺮﻧﺞ ﺍﺳﺖ ﺩﻧﯿﺎﯾﻢ!
ﭼﺮﺍ ﺑﺎﯾﺪ ﭼﻨﯿﻦ ﺑﺎﺷﺪ؟ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻢ ﺳﺒﺒﻬﺎ ﺭﺍ
ﺑﯿﺎ ﺍﯾﻨﺒﺎﺭ ﺷﻌﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺩﺍﺏ ﺗﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﻢ
ﮐﻪ ﺩﺍﺭﻡ ﯾﺎﺩ ﻣﯿﮕﯿﺮﻡ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺎ ﺍﺩﺑﻬﺎ ﺭﺍ
ﻏﺮﻭﺏ ﺳﺮﺩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﭼﻪ ﺩﻟﮕﯿﺮ ﺍﺳﺖ ﺍﯼ ﻋﺎﺑﺮ
ﺑﺮﺍﯼ ﻫﺮ ﻗﺪﻡ ﯾﮏ ﺩﻡ ﻧﮕﺎﻫﯽ ﮐﻦ ﻋﻘﺒﻬﺎ ﺭﺍ
سلام دوست هنرمند و معمار عزیزم
لطفا بخوانید یک درد دل کوچک دوستانه
گفتگوی معماری شماره 2 : نظر شما در رابطه با کرکسیون و نقد پروژه در دانشگاه ها و فضای مجازی
خداوند به فرشتگان عقل داد بدون شهوت
حيوانات را شهوت داد بدون عقل
و انسان را شهوت داد با عقل
هر انساني عقلش بر شهوتش غلبه کند
بهتر از فرشتگان است
و هر انساني شهوتش بر عقلش غلبه کند
بدتر از حيوان است !!!
جانم؟ -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
