وای عجب شهری، عجب آدم کشی
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماییم و صدها دلخوشی
پســرانش جملگی فاســد شدند....
پـَـَـ نــه پـَـَــــ در راه حق وارد شدند...
...............
دختــران اینجا دمـا دم عاشـــق انــــد
پـَـَـ نــه پـَـَــ در پی درس و کوشش اند
مجرم و دزد و فــــراری گشتــه ایـــم..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ با حوریان بنشسته ایم..
سهم معشوقــانِ اینجـا شد اسیــــد..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شهزاده با اَسبش رسید..
محض خنده بوده این شعرم همین..
پـَـَـ نــه پـَـَــــ پاشو بریم زندان اویـن