MARIA RED
پسندها
13,781

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام برشماهم باشگاهی محترم.....
    روزبخیر.امیدوارم که خوب باشید....
    خواهش میکنم لازم به تشکرنیست
    فقط سعی میکنم بعنوان یک دوست توباشگاه به یادشماباشم...
    موفق باشید........
    گاو و الاغ و اردک ، کبریت و گاز و فندک ، جوجه و مرغ و لک لک ، ولنتاینت مبارک

    همه به زخمشون دستمال میبندن اما من به زخمم دل بستم ! ولنتاین بر زخم زندگیم مبارک!!!!

    دلم بی لبت نای ماندن ندارد / لبم بی دلت جای خواندن ندارد / بی لب و بی دل ، توان بود ولی / سرم بی تبت پای ماندن ندارد .
    حالش خوب خوبه اومدی عکس کلشو میذارم جیگرت حال بیاد
    به جان پير خرابات و حق صحبت او .........كه نيست در سر من جز هواى خدمت او
    بهشت اگر چه نه جاى گناهكارانست ..........بيار باده كه مستظهرم به همت او
    بيا كه دوش به مستى سروش عالم غيب....... نويد داد كه عامست فيض رحمت او
    بر آستانه ء ميخانه گر سرى بينى......مزن به پاى كه معلوم نيست نيت او
    مكن به چشم حقارت نگاه در من مست.....كه نيست معصيت و زهد بى مشيت او
    چراغ صاعقه ء آن سحاب روشن باد........ كه زد به خرمن ما آتش محبت او
    نمى كند دل من ميل زهد و توبه ولى......... به نام خواجه بكوشيم و فر دولت او
    مدام خرقه حافظ به باده در گرواست........مگر ز خاك خرابات بود فطرت او
    دوست كجايي كه دلم تنگ توست*******روح و روانم همه در بند توست
    كاش بداني كه دلم مست توست......................................
    زنی را در نظر بگیرید که مردی برایش نامه ی عاشقانه ی پرسوز و گدازی می فرستد.

    زن می پرسد کدام بخش از وجودش مرد را بیش از همه فریفته بوده .

    مرد چه جوابی می تواند در چنته داشته باشد؟ البته که چشم هاش .

    و بعد چشم زن ، پیچیده در کاغذی تیره ، با پست به دست اش می رسد .

    مرد خرد می شود ، نابود می شود .

    زن سرنوشت ساز ِآن دیگری می شود .

    زن با تحت الفظی گرفتن استعاره نظم نمادین را مضمحل می کند .

    نشانه به شی ء بدل می شود . سوژه در دام میل خود می افتد .

    زن چشم اش را از دست می دهد ، مرد وجهه اش را.
    زنی را در نظر بگیرید که مردی برایش نامه ی عاشقانه ی پرسوز و گدازی می فرستد.

    زن می پرسد کدام بخش از وجودش مرد را بیش از همه فریفته بوده .

    مرد چه جوابی می تواند در چنته داشته باشد؟ البته که چشم هاش .

    و بعد چشم زن ، پیچیده در کاغذی تیره ، با پست به دست اش می رسد .

    مرد خرد می شود ، نابود می شود .

    زن سرنوشت ساز ِآن دیگری می شود .

    زن با تحت الفظی گرفتن استعاره نظم نمادین را مضمحل می کند .

    نشانه به شی ء بدل می شود . سوژه در دام میل خود می افتد .

    زن چشم اش را از دست می دهد ، مرد وجهه اش را.
    مریم حجون من کلا از ادمای بدون تکبر و ساده خوشم میاد!!!!!!

    امیدوارم اگه مثل بقیه نگفتم مهربون باوفا از این جور چیزا ناراحت نشده باشی!!!

    فکر میکنم اونا چیزایی که همه میگن!!!

    خواستم یه چیز نو بگم:biggrin:
    20.
    خب بله.در اصل بهار هستم اما بچه ها تو یونی یا.....بهم میگن عسل.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا