mani24
پسندها
36,493

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • اگر روزی رسید که من نبودم

    تمام وصیتم به تو این است :

    " خـــــــــــوب بمان "

    از آن خوب هایی که من عاشقش بودم . . .
    مــــــــــــــــــــــــــرد خوب ...

    باید لااقل یک قصــــــــــه آرام بلـــــــــــــــد باشه ...

    برای وقـــــــت هایی که عشــــــــقش بی قــــراره و نمی خواد از بی قراری هـــــــــــاش حرف بزنه .....

    برای وقــــــــــــــــت هایی که عــــــــشقــــــش لـــــــــــج می کنه ....

    بهـــــــــــــــــانه می گیره ....

    بـــــــــــــــــــــــغض می کنه .....

    قــــــــــــــــــــــــــــــــــــهر می کنه ....

    بــــــــــرای وقت هایی که عـــــشـــــقــــش بچه میـــــــشه . . . .
    تو می گذزی ......... من می گذرم

    تو از من ........... من از دل

    تو می خندی ............. من می خندم

    تو به من ............. من به روزگار

    تو می گریزی ............... من می گریزم

    تو از عشق ............ من از خاطره

    تو می روی ............... من می رم

    تو از اینجا ............. من از اینجا

    کاش می فهمیدی از اینجا .......... تا ............ اینجا چقدر فاصله است !!!
    برای تو ، سکانس آخر ؛

    بعد از خستگی یک روز کاری ،

    بعد از سر درد یک دعوای مفصل ،

    بعد از گریه های یک غم بزرگ ،

    و بعد از ضجه های یک مصیبت ،

    اما ، برای من ؛

    سکانس پایانی ،

    چشمان سیاهیست به وسعت دریا ،

    لبان خندانی که دنیای مستی هاست

    و قلبی که تا بلندای عشق اوج می گیرد ...

    سکانس آخر تویی ،

    خود تو . . .

    پس باورم کن بهترینم . . .
    دختر است دیگر ...

    گاهی دلش می خواهد بهانه های الکی بگیرد

    به هوای آغوش

    تــــــــــــــــــــــــــــــــــــو

    شانه های تــــــــــو ...

    که بعد تو آرام ، خیلی آرام در گوشش زمزمه کنی :

    ببین من عاشقتـــــــم ...
    کاش دست هایم آنقدر بزرگ بود

    که می توانستم چرخ و فلک دنیا را

    به کام تو بچرخانم . . .
    بر سر دو راهی ام . . .

    یک راه به تــو می رسد

    و یک راه به تنهایی . . .

    همیشه تو را بر می گزینم و می رسم به تــــنهایی . . . !!!
    .
    .
    .
    .


    ما هنوز منتظر تاپیک های زیباتون هستیم....!!!:redface:
    اگه عاشق یه نفری واسه خوشگلیش ،

    این عشق نیست ؛ بلکه هــــــوســــــه !

    اگه عاشق یه نفری واسه پرانرژی بودنش ،

    این عشق نیست ؛ حــــس تـــحـــســـیــنه !

    اگه عاشق یه نفری واسه اینکه همیشه کمکت می کنه ،

    این عشق نیست ؛ بلکه حـــس تـــشـــکره . . . !

    ولــــــــــی . . .

    وقتی عاشق یه نفری و نمی دونی واسه چی ؟؟؟!!!

    یعنی عـــــاشــــقـــشی . . .

    این عــــشــــق واقعیه . . .
    آدم ها فقط آدم هستند

    نه بیشتر و نه کمتر

    اگر کمتر از چیزی که هستند نگاهشان کنی

    آن ها را شکسته ای

    و اگر بیشتر از آن حسابشان کنی

    آن ها تو را می شکنند . . .

    بین این آدم های آدم

    فقط باید عاقلانه زندگی کرد نه

    عـــــاشــــقانه . . .
    چند وقتی است هر چه می گردم

    هیچ حرفی بهتر از سکوت پیدا نمی کنم . ..

    نگاهم اما

    گاهی حرف می زند

    گاهی فریاد می کشد

    و من همیشه به دنبال کسی می گردم

    که بفهمد یک نگاه خسته چه می خواهد بگوید . . .
    سلام

    چه جالب فکر میکردم دیگه نمی یاین باشگاه اومدم پروفتون ببینم فکرم درست بوده یا نه!!
    الان داشتم یه سری از مطالب گلستان شهدا رو برمیداشتم.
    اسم شما هم دیدم.
    دیگه فعالیتی در تالار دفاع مقدس ندارید؟
    کاشکی بازم مطلب بذارید تا ما هم استفاده کنیم.

    التماس دعا
    همیشه در پناه حق باشید.
    بعضی دوستیا شوخی شوخی میان و جاگیر می شن

    توی دلت تبدیل به یه عشق عمیق می شن

    ته نشین می شن توی قلبت

    ولی توی سکوت میرن ...

    سخته ، اما قشنگه

    باید بلد باشی چطور با یه خاطره کنار بیای . . .
    در شهر بودم

    دیدم

    هر کس به دنبال چیزی می دود

    یکی به دنبال پول

    یکی به دنبال چهره دلکش

    یکی به دنبال لحظه ای توجه چشمان هرزگرد

    یکی به دنبال نان

    یکی هم به دنبال اتوبوس !

    اما دریغ هیچکس به دنبال خدا نبود ...!



    کدامین چشمه آب سمی شده است

    که آب از آب می ترسد

    و حتی ذهن ماهیگیر از قلاب می ترسد

    گرفته دامن شب را سکوتی آنچنان مبهم

    که مژه از چشم و چشم از پلک و پلک از خواب می ترسد ...

    [IMG]

    می گفتند باران که می بارد بوی خاک بلند می شود ...

    اما اینجا که باران می بارد بوی خاطره ها می آید

    [IMG]

    خاطرات را باید سطل سطل

    از چاه زندگی بیرون کشید !

    خاطرات نه سر دارند و نه ته ...

    بی هوا می آیند تا خفه ات کند

    می رسند ...

    گاهی وسط یک فکر

    گاهی وسط یک خیابان

    سردت می کنند ، داغت می کنند

    رگ خوابت را بلدند ، زمینت می زنند

    خاطرات تمام نمی شوند ، تمامت می کنند . . .
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا