بیا از غم حکایت کن که من محتاج آن هستم
اگر از زخم دل پرسی بدان مرهم بر آن بستم
مجنونم و مستم به پای تو نشستم
آخر ز بدیهات بیچاره شکستم
مجنونم و مستم به دامان تو بستم
هشیار شدم و آخر ز دامان تو جستم
سلام عزیزم
منم از رامسر هستم ولی دانشجوی شهر شما هستم
از آشنایی با شما دوست خوب و شمالیم خوشحالم


تا بعد...
