M
پسندها
999

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام من اومدم
    اب خوردم بهتر شدم...ولی هنو داغونم
    شکیبا چشمم زده
    مرسی بابت عکسااااا
    نه باووووووو
    مامانم میگه بیا شام
    من برم شام بخورم بعدش کمی دراز بکشم..
    سرم چرا درد گرفته..فکر کنم اکسیژن به مغزم نمیرسه...بعد تصادف هم همین حس رو داشتم
    من رفتم...شاید بیام...شب خوبی داشته باشی.فعلا خدافظی
    نمیدونم بخدا...سرم داره درد میگیره.چشام یجوری شده
    خخخخخخ..بخدا دوروزه بدجور شدم..امروز یه چیزایی از خودم دیدم..در شمن غلط املایی نیست اشتباه تایپی..بخدا حالم خوب نیست دیگه
    بلهههههه شما خیلی هم خوبی....خاله زاده خودمی دیگه:دی
    :biggrin:
    محبوبه.خاله زاده.بزرگوار.الان اینجا تنهایی.اخه من بزنم چکیت کنم کی میخواد به دادت برسه..به یاد بچگیها که موی همو میکشیدیم:surprised:
    ببخشید شوخی بوداااااااااااااااااا.وگرنه من جسارت نمیکنم خاله زاده:دی
    عجبااااااا!! خاله زاده!!! نفسم نیاد؟؟؟؟؟ اصلا من میرم اصید بپاشم رو خودم راحت شم:razz:
    منم میخوام..خالهههههههههههههههههه برام پیتزا درست کن خالههههههههههههههه...انقده صداش میکنم اخر میاد چکیم میکنه:دی
    بیاد چیکار میخوای بکنی؟؟؟؟؟؟؟ افرین ختله زاده افذین..خالههههههههههههه ببین چطور با مادرم میحرفه:cry:
    مگه کمبود محبت داری؟ شکیبا بی خواستگار شی که خاله زادم از دست رفت:D
    مدیونی اگه به سلامش دست زده باشی...خخخخ
    چیه حسود..از همون بچگی بهم حسودی میکردی..
    محبوب نفسم نمیاد..نمیرم...حالم داره بد میشه
    نه دیگه خوبم.فقط نفسم بالا نمیاد:(
    شیر نه؟ پیتزا بخور..نمیدونم چه خاصیتی داره ولی بخور:D
    نذار صداش کنم بیاد جفتمون رو بزنه سیاه و کبود کنه هااا:دی
    تبلیغ کجا بود؟؟ عجباااااااااا:surprised:
    خب موهبت الهی..ای از اسمون نازل شده.ای تک فرشته روی زمین..ای الو.ای شفتالو.ای باقلوا چرا دلت پره؟؟؟( وای نفسم گرفت):biggrin:
    خدا روشکر که خوبه...از طرف من بهش بگو ایشالله گیر داعش بیوفتی:D
    ناخلف؟ مگه شام میخوام مواد مخدر سرو کنم!!!عجباااااا..واسه گل پسر مامانم حرف در نیار لطفه:biggrin:
    چه بداخلاق!!!
    دقیقه به دقیقه هم میشماره!!
    خالهههههههههههههههههههههههههههههه مگه ساعت به خوردش دادی
    خالهههههههههههههههههههه شام چیه؟( سوال مخصوص مامانم...هیچ مکالمه تلفنی ازش مشاهده نشده که نپرسه شامت چی بوده):surprised::biggrin:
    سلام خاله زاده هادی دانا خوبی؟
    ممنون منم خوبم.شکر که خوبی.افرین درس بخون تجدید نیاری:دی
    اره فرزندم شیر بخور قدت بلند میشه:D
    خالههههههههههههههههههههههههههههه این باز داره ازم بد میگههههههه...پیش مامانم ازم بد بگی کشتت..:cool:.برو پیش بابام ..ناراحت نمیشه که هیچ دوتا هم میزار روش:surprised:
    سیگاری موتاد.خارجی باشه...برو قلیون کاپیتان بلک بیار بکشیم حال کنیم..:redface:
    یه بار بچه فامیلمون رو اذیت کردم.فکر کنم شوما دوتا مجازات اون کار بودین:cry:
    چراااااا؟ کی تحویلت نمیگیره؟ همش تقصیر اجیته که نمیاد
    ب ر ب ب..برو خودشو بگو بیاد دفاع کنه...:دی...زندست؟
    لطیف دخترونست.من همینگونه میحرفم
    خاله زاده امدیم شما بودید ولی ما رفتیم:دی
    اااااا نامردیاااااا کجا رفتی؟؟؟؟؟؟؟ من 15 مین دیگه میام بودی که هیچ نبودی میم اجیت رو چکی میکنم:D
    سلااااااااام خاله زاده خوبی؟ خوشی؟ رو به رشدی؟:دی
    من خوبم شکر.خداروشکر که دیروز خوبی...میدونم که خوبی از خودمه:D
    خب باشه باووووو.بهش برخمیخوره.برو یه زغال بذار بکشیم:biggrin:
    دود پیج من بخاطر سیگار شوما بود..دودشم تلخ بود..من از سیگار بدم میاد:(
    خب راستشو بگین..بهتون میخوره به داعش همچین حرفی بزنین:D
    من بودم کسی نبود حوصلم سر رفت رفتم وب گردی
    شرمندههههههه خاله زاده:redface:
    پیام اولی که واسه شکیبا بود!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!:surprised::eek:
    اینجا چیکار میکنه!!:biggrin:
    منکه گفتم نمیام!!!
    سلاااااااااااام خاله زاده خوبی؟
    سیگاری موتاد مگه من قلیونیم جمعشون کن ببر مامانم میاد میبینه..خالهههههههههههههههههههههههههههههه این میخواد منو معتاد کنه:دی
    کل پیجمو دود برداشته.:D
    :biggrin::biggrin::biggrin::biggrin:
    اونوقت دختره شوما نبودی؟ یا شاید شکیبا بوده باشه:biggrin:
    هم کچلی هم بی خاصیتی هم نمک نشناسی.کوفت بشه اون اکبر جوجه ایی که قرار بود بهتون بدم:دی
    سلامت کو؟ تو اون دانشگاه چی بهتون یاد میدن؟:D
    خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟
    من دیروز اومدم شماها نیومدین.نامردا
    مگه دیوونه ایی؟ چرا قتل؟ دیگه عکس بچه برات نمیذارم:biggrin:
    ما بیشتر ترترترترتر:D
    بی عرضه نگو به اجیم...:mad:
    دوست دارم یدنیااااااااا:smile:
    خداحافظ عزیزم......:gol::gol::gol::heart::heart::heart:
    نمیشه فقط پسرا به دورو برشون خوب دقت کنن ...من سرم تو لاک خودم باشه؟؟....:(
    فدای اجی نازم بشم من.....:)
    آره آره ...ولی از من آبی گرم نمیشه ...خنگتر از این حرفام ...:confused:
    آجی کم کم باید برم خیلی درس بخونا عزیزم....فدات شم ...
    مشخص نیست عزیزم...
    غذا دست من نیست اگه صب کلاس داشته باشم شام میپزم اگه غروب کلاس داشته باشم ناهار ...بستگی به این داره کی خوابگا باشم...:smile:
    کندن که میکنیم ....فقط باید صبر کنی...:D
    من اگه تور داشتم بعد 4 سال یکاری واس خودم میکردم ....بلد نیستم خواهر....:(
    حالا از بد شانسی اینی که کنار من نشسته بود اعتماد بنفسش بالا بود همه چیو زود جواب میداد ...آبرو رفت ...من خنگول بودم ...:cry:
    :biggrin::biggrin:
    آره راه بیفته شبا میتونم بیام البته اگه شام نپزم ...الان من عین یه زن کدبانو باید خودمو مدیریت کنم دیگه:D
    آجی من انقد ترسیده بودم از جوشون که عین دختر کوچولو ها یه گوشه نشستم ...بعدش یه پسره اومد کنارم نشست عین ندید بدیدا خودمو جمع کردم از اول تا اخر فقط به تخته و جزوم نگاه میکردم اصلا زاویم عوض نمی شد....:D
    آره دیدم ...:(
    سیستم داره ولی فعلا خوابگاه نت نداره ...اشکالی نداره ...بذار دلتنگ باشه...:D
    دست پر از چه لحاظ؟؟...:Dانقد ازشون میترسم به بغل دستیم نگاه نکردم ببینم لباسش چه رنگیه....چه برسه به سه نقطه ...:smile:
    خوبم مرسی ...هوا گرمه:(
    آجی تموم هم کلاسیای کنترل غیر خطیم ارشدن...:cry:...میترسم ...:(
    سلااااااااااااااااامممممممم
    منم اومدم
    چطوری نفس؟؟...خوبی؟؟....
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا