M
پسندها
999

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • و اما نصیحت امروزت
    .
    .
    .
    .
    .
    موفقیت، مجموعه ای از فعالیت های روزانه است
    بیخودی پرسه زدیم صبحمان شب بشود. بیخودی حرص زدیم سهم مان کم نشود. ما خدا را با خود سر دعواها بردیم و قصم ها خوردیم. و حقیقت را زید پا له کردیم. و چقدر حظ بردیم که زرنگی کردیم
    بعله خاله زاده.هرکس رو گول بزنی خودت رو نمیتونی. اول برنامه ریزی کن.بعد درس رو شروع کن..افرین دخترم:دی
    امضا: هادی دانا:D
    کسی که پشت سر من غیبت میکنه ایشالله بی خواستگار شه..ایشالله از ارث محروم بشه.ایشالله تو حراست دانشگاه ستاره دار بشه.ایشالله گیر گشت ارشاد بیفته:cool::D
    منم به خودم افتخار میکنم:دی
    ینی من نبودم شوما دوتا الان دپرس بودین...گوشه گیر میشدین...هرشب گریه میکردین..بعد با تیغ رو دستتون خط مینداختین.بعد یه شب میرفتین از پنجره خودتون پرت میکردین پایین و فاتحه:surprised::biggrin:
    چرا تو دماغی!!!!!!!!!!؟؟؟؟؟؟؟:eek:
    :biggrin::biggrin::biggrin:
    مرسییییی خیلی باحال بود
    ایشالله نوشابه بره تو تحریم.اونوقت ببینم انقده قربون صدقه همدیگه میرین:d
    شوما دوتا مواد مخدر استفاده میکردین ضررش کمتر از این نوشابه ها بود:دی
    .
    .
    .
    آفرین خوشم اومد تکبیر رو خوب اومدی:biggrin:
    پنجمی خیلی هم خوشگله..همشون خوشگلن..به من رفتن:redface:
    ریا نباشه من بچگیم خاطرخواه زیاد داشتم...روایت میشه که چندتا کشته و زخمی هم دادم:دی
    باز باهام بد حرف زدیاااا..واسه هرکس اژدر باشی واسه من همون گودزیلای دیروز هستی که ناخون هاشو لاک صورتی میزد و با جیغ و گریه حرفشو پیش میبرد.اینم مدرک:biggrin:
    سلام
    آنکس که میخواهد بماند دنبال راه است و آنکس که میخواهد برود دنبال بهانه
    من خودمم ریاضی رو تو دانشگاه ده شدم که در اصل صفر بود و ایکاش میوفتادم
    برنامم برای ریاضی بلند مدت بود .. هی دیگه
    تو این مدت نمیدونم چقد میرسم بخونمش ولی در هر صورت کنار که نمیشه گذاشتش خیلی میگن مهمه
    به قول اون یکی خانوم مهندس باید صبر داشته باشی و حوصله
    راستش چون ریاضی محض هستش خیلی خوشم نمیاد
    تا الان ده صفحه کریمی خوندم فقط با عرض شرمندگی
    شما فکر میکنم خیلی وضعت بهتر باشه وقت که هست تا کنکور نمه نمه ادامه بده ایشالا که میتونی خوب بزنی

    نزدیکی و دوری هر دو دردند و من با هردو خوب آشنایم
    به من نه نزدیک شوید و نه خیلی دور
    من نه تحمل نزدیکی را که روزی پایانش دوریست را دارم و نه تحمل دوری که تمامش حسرت نزدیکیست
    همین قدر فاصله خوب است
    اینگونه همیشه هستیم
    my tears & i
    شرمندههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه:redface::(
    فدای چشای خوشگلت بشم ...خیلی لطف کردی اومدی...
    شبت خوش نفسم ...خوب بخوابی:gol::gol::gol::gol::heart::heart::heart::heart:
    دست نگهدار 3 جین دیگه کافیه ...:w15::w17:
    فقط میترسم اسماشونو قاطی کنم ...:D
    ای بابا هادی....;)
    آبجی من کم کم برم البته شاید ...:smile:
    دو جین میشه 12 تا؟؟...:eek:
    هادی؟؟...نه بابا اون بزرگ شد جراحی پلاستیک کرده وگرنه بچه بود اصلا مثل این بچه ها قیافش خوب نبود..:D
    مرسی مرسی مرسی مرسی ...یدنیا مرسی واس عکسات و بودنت عزیزم...:smile::gol::gol::gol:
    خیلی دوسشون دارم خب...:(
    دختر داییم میاد بغلم انقد میپره بالا فک میکنه پام مبله ...قشنگ بعد اینکه میره حس میکنم پام شکسته با اینکه خیلی سبکه...:smile:
    چقد ناااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااازززززززززززززززززززززززززننننن:cry:
    میخواممممم دارم فقط لبامو گاز میگیرماااا:cry:
    آجیییییییییییییییییییییییییییییی......:smile:
    بخدا اصلا روحیم عوض میشه ...تو خیابون دوستام دستمو ئمیکشن که هی واینسم زل نزنم به بچه ها...همشم کنار مغازه کفش بچه یا لباس بچه وایمیسم ...خیلی ضایعم....:confused:
    سوژه ی تو ؟؟...چیکار کردی؟؟....:D
    آجی ازین به بعد هر چی عکس بچه ی خوشگلو با نمک پیدا کردی برام میفرستی ؟؟....کلا فقط بچه ها میتونن روحیه منو عوض کنن..:)
    واریز پول موند که سرپرستمون گفت فعلا صبر کن ...وسایلمو آوردم حال چیدنشو نداشتم ...:redface:
    بخدا من دختر خوبیم ...:smile:...یه لحظه تصویر بچه هارو انداختن رو پرده ..آخوند دانشگاه داشت سخنرانی میکرد همه داشتن واس خودشون بای بای میکردن انگار مثلا لهستانه بازی های والیبال تو تلویزیون نشونشون میدن ...:D...آخونده فهمید کلی خندیدیم....:biggrin:
    من؟؟...:eek:
    نه من میخونم ولی تو امفی...اونجا چون جمع دخترونه بود همه دختر بودن ...اهنگ میذاشتن بچه ها یه قری میدادن منم زیر چادر یه تکونی میدادم....:w15::redface:
    منو دوستام که همه سال اخر و ارشد بودیم واسه کیکو اب میوه رفته بودیم ...:redface::biggrin:
    من هستم گلم ....داشتم رای میدادم ...انقد گلوم میسوزه صدا تو آمفی نمیرسید به دوستام یکم جیغ کشیدم الان گلوم درد میکنه...:(
    من رفتماااااا.راحت باشین...:دی
    .
    .
    .
    .
    .
    فقط نصیحت امشبتون رو بگم و برم:
    در خیابان باشی و به یاد خدا
    بهتر از این است که در مسجد باشی و به فکر کفشهایت
    امضا: هادی دانا:cool::D
    یه بار دیگه بهم بگی کوچولو با تسبیح میارم تو دهنت:دی
    واقعا روز اول مدرسه بودا:biggrin:
    من رفتم خدافظی
    .
    .
    .
    پس چرااااااااااااااااااااااا من نمیرمممممممم:mad::D
    محبوبه من دیگه برم
    دیگه نمیتونم بمونم...امیدوارم از محضرم کمال استفاده رو برده باشی
    بهترین هارو براتون ارزو میکنم
    شبتون خوش.فعلا خدافظی
    .
    .
    .
    .
    هر گوشه ایی از شور آواز من پیدا میشود قصیده ای تو
    نور باور پرواز تا به نا کجا تابیده شد به جام ز دیده ای تو
    قربون اجی مهربونم بشم ....:smile:
    محبوبه چرا اینجا همه فقط دنبال زیابی رفتنو و پیچوندنن ؟؟...اصلا همه به خودشون فکر میکنن....:confused:
    در پیشگاه شوما جز شادی چیزی نیست...ولی راه رفتنی رو باید رفت
    ادبیاتتون ضعیفه دیگه..دارم شعر میگم مسخرم میکنین:D
    من واقنی رفتم...هی سرم داد بکش:(:دی
    من مظلوم بودم: اون شکلکه که داره شکلات میخوره:دی
    من هم چشمم پاکه هم دلم..خدا حفظم کنه...امین
    دوستات برق بودن؟؟...:eek:
    من تنها 89ئی هستم که تو خوابگاه موندم تموم دوستام خونه گرفتم ...اصلا خوابگاه برای بچه های مکانیک و برق خوب نیست ...احتمالا دوستات صنایع بودن درسشون آسون بود..آره؟؟...
    میرم باید برم بهشهر دفترچه بیممو بگیرم ...:redface::redface:
    آجی تنها خجالت میکشم تو هم بیا با هم بریم ...:smile:
    خودت برو ب ر ب ب..:دی
    پارک رو تنها میری اینجا میخوای منو ببری؟ ممنون.خودتون برین:D
    ب رب ب ..توهمی شدیاااااا..من کی گفتم بهت غم؟؟؟؟؟؟؟؟ مهرم رفت؟؟؟؟؟؟ تازه اول برجه که!!!!!!!! اشکال نداره میرم ابان میام:D
    چشام درد میکنه خو.باید برم
    .
    .
    .
    منو این بی زبانی به راهی بی نشانی
    درکم کن ستاره ایی بر بام ترانه گفتن
    .
    .
    .
    .
    باز منو زدیاااااا......بزن منکه از همه میخورم تو هم بزن:cry: شکلک مظلومیت:دی
    بوخودا همین اولیه رو خوندم خووو..خب دخترونه رو برین خصوصی روانیااااااا..خانواده از اینجا رد میشه..دههههههههه:دی
    سرم گیج میرفت بزور راه میرفتم ...بجاش بچه ها بردنم معارفه ی ورودیامون خوش گذشت...انقد دستو جیغ میکشیدن ...فکر میکردن نهایت خوشبختیه قبولی تو دانشگاه نمیدونن بدبختیاشون از الان شروع شده ...:D
    آجی دخمل کوچولو های تازه وارد تو خوابگاه گریه میکنن...:(عادت ندارن ...ما فقط باید باهاشون حرف بزنیم من خودم گاهی بغض میکنم ...اصلا خوابگاه خیلی بده ...:(
    خب روانی من کی گفتم کلا میخوام برم؟؟؟؟ الان میخوام برم چشام درد میکنه سرمم درد میکنه
    انقد بدم میاد از ادمای تقلید کار...دههههه مال من بود...:biggrin:
    منم خوبم..شکر که خوبی...
    موتاد جان گفتم مامانم تنهاست..بابام نیست:D
    شوماها نقشه های شومی دارین...
    ایشالله جفتتون برین غزه داعش خفتتون کنه:دی
    بعضیا چقد لوس و ننر هستن:دی
    تهران طبس نصیبتون بشه اگه فکر کنین من نوشته هاتون رو میخونم:D
    چی خب؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    به قول بابا اتی میخوام برم جایی که غم نباشه:دی
    بعضیا نامردی میکنن تنها میرن شهر بازی
    منم میرم:D
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا