آرزو میکنم
آرزوهایت مانند بادبادکی که از دست کودکی رها میشود
از تو با نسیم صبحگاهی جدا شود
و در دستان خدا آرام بگیرد
و شب با چشمک زدن ستاره ها برآورده شدنشان را ببینی.
جدی میگی ناراحت نشدی یا همینجوری گفتی
میدونی بچه ها که کسی نمیاد
من و تو هم بعدا بازم قرار میزاریم همدیگرو میبینیم
این سری هم فرناز هم گفت هر موقع قرار گذاشتیم اونم میاد
باشه؟