lilium.y
پسندها
3,639

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • تلخ است ،
    همه فکر کنند سرت شلوغ است ،
    و تنها خودت بدانی چقدر
    تنـــهایی ...
    گفته بودم :
    بی تو سخت می گذرد !
    حرفم را پس می گیرم ؛
    بی تـــــــــو انگار اصلاً نمی گذرد ... !!!
    تمـــام غــرورم نــذر ِ آمــدنت !

    تو فقــط یک ” جــانم “

    سوغـات آور بـرای احســاسم !
    من اگر عاشقانه می نویسم
    نه عاشقم و نه معشوق کسی!
    فقط می نویسم تا عشق یاد قلبم بماند...
    در این ژرفای دل کندن ها و عادت ها و هوس ها
    فقط اصلش یادم نیست....!!!!
    فقط
    فقط .....
    خسته ام ....خیلیییییییییییی خسته ام.....
    آهاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای
    کجای دنیای.....................................:cry:
    گـــــــــــاهی

    هیچکس را نداشته باشی بهتر است ...!

    بـــــاور کــــن

    بعضــیها تنــــــــــــهاترت مـــــــی کنند ...
    زندگی کردن که به همین راحتی ها نیست جان من!

    باید باشد بهانه هایی که نبودشان نابودت کنند

    مثل :خنده های کسی,نگاه خاصی,صدایی.چشمهایی, تکه کلامهایی

    اصلا ادم باید برای خودش نیمکت دو نفره ای داشته باشد ...تاعصر به عصربه ان سربزند

    شب که شدبایدشب بخیرهایی را بشنود

    باید باشند کوچه ها وخیابان و پیاده رو های که از قدمهایت خسته شده اند

    فنجان های قهوه ای که فالشان عشق باشد

    میزی در کافی شاپ باید شاهد خاطرات ادم باشد

    باید باشند ریتم ها وموسیقی هایی که دگرگونت کنند

    حتی بوی عطری خاص درزندگیت حس شود

    دست خطی که دلت را بلرزاند

    عکس که اشکت را دراورد

    باید باشد

    باید باشد...
    آخ آخ ......
    امروز . . .

    خاطراتت را بوييدم

    اما بوي خوش ان دوباره بي قرارم كرد

    اتفاق تازه اي نيست

    دوباره دلتنگت شدم...
    شبیه کسی که از یک آدرس ، تنها پلاکش را می داند . . .

    در ازدحام آدمها و خیابانها ، دنبال ِ دستهایت می گردم . . . !
    من به همه روزهاي هفته نياز دارم...

    به همه ساعت ها...

    باتمام جزيياتش...

    تابگويم چقدر در نبودنت دلتنگم...
    وابستگی هاتو کمِ کمِ کمِ کَم کن؛ انقد که حس کنی روحت از جسمت درمیاد

    تنها دلبستگیت خالق باشه و اولیا و اوصیا،

    گوش هاتو اندازه دوبرابر دهانت باز کن،

    از طرفی بدون که اگه قرار بود وابسته باشی می شدی یک درخت خیلی گنده دیکه نهایتش درخت اساطیری خلق می شدی، ولی انسان ها ریشه ندارن، دو تا پا دارن برای راه رفتن،

    منتها پلکانی راه برو، هر از چندی به مرحله ای ثابت از رشد برس ، گرد پاتو پاک کن

    مراحل شُکر کردن رو یاد بگیر

    مثل هوایی که غریق توو بحر مشکلات دنبالشه، دنبال رشد و تغییر باش

    وابستگی هاتو کمِ کمِ کمِ کَم کن؛ انقد که حس کنی روحت از جسمت درمیاد و حس پرواز پیدا می کنی؛ انقد که ممکنه لحظه ای از چیزی زده بشی و پَر بکشی

    زمان بستر تغییر باشه نه سکون

    وقتی به اون مرحله رسیدی دل گرفتگی نداری
    ببين تمام من شدي اوج صداي من شدي
    بت مني شكستمت وقتي خداي من شدي
    ببين به يك نگاه تو تمام من خراب شد
    چه كردي با سراب من كه قطره قطره آب شد
    به ماه بوسه مي زنم به كوه تكيه مي كنم
    به من نگاه كن ببين به عشق تو چه مي كنم
    به ماه بوسه مي زنم به كوه تكيه مي كنم
    به من نگاه كن ببين به عشق تو چه مي كنم
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا